یکی از قانونهای موفقیت، داشتن یک نقشه روشن از مسیر رسیدن به هدف است. چون در این صورت میتوان از منابع و زمان به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. داشتن استراتژی محتوا نیز نقشهای برای رسیدن به موفقیت در دنیای محتوا به شمار میرود.
هر اندازه که این نقشه، منسجمتر و عمیقتر باشد، رسیدن به پیروزی آسانتر میشود. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ نکتههایی مهم در مورد « استراتژی محتوا» میرویم و چندوچون آن را با هم بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.در جهت تکمیل محتوا میتوانید به پادکست زیر گوش جان دهید.
قرار است چه چیزهایی را با هم یاد بگیریم؟
با مفهوم استراتژی محتوا برای وب آشنا میشویم.
اهمیت هدفگذاری در استراتژی محتوا را بررسی میکنیم.
با سند استراتژی محتوا و اهمیت آن بیشتر آشنا میشویم.
منظور از استراتژی محتوا چیست؟
استراتژی محتوا را میتوان اینگونه تعریف کرد: «برنامهریزی و اولویت بندی برای تولید، توزیع و مدیریت محتوای مفید.» در این جمله ساده، دنیایی از کار و نکتههای ریز و درشت نهفته است که انجام همه آنها در کنار هم باعث رسیدن به موفقیت میشود.
در استراتژی محتوا ما بعنوان کسب و کار نیاز مخاطب را شناسایی کرده با توجه به ارزشهای پیشنهادی کسب و کارمان نقاط مشترک را پیدا میکنیم و به تولید محتوا میپردازیم.
در مدیریت محتوای مفید تمام تلاشمان را میکنیم تا محتوایی که مخاطب به آن نیاز دارد در اختیارش قرار بدیم و با تحلیل محتوا اطمینان حاصل میکنیم که محتوا به دست مخاطب رسیده یا خیر.
منظور از برنامه ریزی صرفا ایجاد یک تقویم محتوا نیست بلکه ما برای تولید، توزیع و تحلیل محتوا برنامه ریزی داریم.
در استراتژی محتوا پارامترهای مختلف در بررسی موفقیت محتوا مشخص میشود.
با این وجود استراتژی محتوا مفهوم گستردهای است که در چند جمله نمیتوان آن را بیان کرد.این مطلب در آینده هم آپدیت خواهد شد ولی برای تکمیل این تعریف پیشنهاد میکنیم مقاله استراتژی محتوا از متمم را هم دنبال کنید.
همانطور که گفته شد استراتژی محتوا مثل دیگر روشهای استراتژیک اصلا جنبه اجرایی ندارد و بیشتر به برنامه ریزی و مدیریت محتوا مربوط است.
دانستن ویژگیهای استراتژی محتوا به ما کمک میکند تا جایی که اکنون هستیم و مقصدی که میخواهیم به آن برسیم را برای خودمان روشن کنیم. اما این ویژگیها چه چیزهایی هستند؟ برایتان خواهم گفت.
هدف از استراتژی محتوا
موفقیت، واژهای است که برای هر فرد یا کسب و کاری معنای متفاوتی دارد. مثلا معنای موفقیت برای مدیر یک سایت محتوا محور به معنای رسیدن به ۵۰ هزار بازدید ماهانه و برای یک شرکت بینالمللی به معنای گسترش کارشان در بخش دیگری از جهان است. به همین دلیل، هر فرد یا کسب و کاری باید معیارهای مشخصی برای موفقیت خود در نظر بگیرد.
این معیارها به ما کمک میکنند که با وجودِ داشتن استراتژی، برنامهریزی و بودجه مناسب، بدانیم که به چه علت فعالیت میکنیم و از تلاشمان چه چیزی میخواهیم. اندازهگیری و مشخص کردن «شاخص کلیدی عملکرد» ((KPI)Key Performance Indicator ) به ما نشان میدهد اکنون در کجای مسیر هستیم و چقدر تا رسیدن به مقصدی که برایش برنامه ریزی کردیم فاصله داریم و چه کاری باید انجام دهیم.
اهمیت هدفگذاری در استراتژی محتوا
ما باید بدانیم که هدفمان از تولید محتوا چیست؟ اما چگونه میتوان هدف مشخصی را پیدا کرد؟ با وجود آنکه هر کسب و کاری هدفهای مشخصی از استراتژی محتوا برای خودش دارد، اما هنوز هم یک هدف مشترک وجود دارد که هر فردی با هر کسب و کاری باید آن را در نظر بگیرد. این هدف مشترک، چیزی نیست جز «برطرف کردن نیاز مخاطب با تولید محتوا». بسیاری از ما فقط در حد یک شعار به این هدف عمل میکنیم.
مثلا به هنگام تولید محتوا به این فکر نمیکنیم که آیا محتوای ما نیاز مخاطبمان را برآورده میکند؟ اصلا آیا مخاطب ما به چنین محتوایی نیاز دارد؟ شاید مشکلی که ما را از این هدف مشترک دور میکند، توجه به سلیقه و علاقه شخصی خودمان به جای توجه به علاقه و نیاز کاربران باشد.
چرا در استراتژی محتوا به برنامه نیاز داریم؟
استراتژی یعنی داشتن یک برنامه یا پلان مشخص برای حرکت کردن. پس نمیتوانیم بگوییم که به علت وجود استراتژی، دیگر نیازی به برنامهریزی نداریم. با وجود آنکه ممکن است این برنامهریزی در طول مسیر دستخوش تغییرات شود اما باز هم میتواند مانند یک چراغ قوه، چندین قدم جلوتر را برایمان روشن کند. من هم در اوایل کارم، نمیتوانستم مو به مو طبق برنامهریزی که داشتم حرکت کنم.
اما کمکم وقتی تمرکز بیشتری روی کارم گذاشتم، توانستم برنامه خوبی برای خودم مشخص کنم و طبق آن رو به جلو قدم بردارم. با وجود این برنامهریزی، نه تنها میدانم که قرار است هفته بعد و حتی هفتههای بعد چه کاری را انجام دهم بلکه از میزان استرسی که داشتم کم و بر حجم آرامشم افزوده شد.
چه رابطهای میان تدوین استراتژی محتوایی و بودجه جود دارد؟
موضوع بودجه برای تولید محتوا، چیزی است که بسیاری از بیزنسها به آن توجه چندانی نمیکنند. وقتی آنها در مورد تولید محتوا و برنامهریزی برای آن صحبت میکنند، تقریبا میدانند که با چه حجمی از کار روبهرو هستند. اما وقتی حرف از بودجه میشود نمیتوانند مقدار مشخصی را برای این کار در نظر بگیرند. لطفا در نظر داشته باشید که بدون بودجه نمیتوانید همگام با برنامههایی که دارید جلو بروید.
چرا محتواهای تولید شده برای هر شبکه اجتماعی بهتر است متفاوت از دیگری باشند؟
در پاسخ باید بگویم که چونانتظار محتوایی هر مخاطب در هر شبکه اجتماعی، متفاوت از شبکه اجتماعی دیگر است. مثلا کاربرانی که در اینستاگرامتان هستند از شما انتظار دارند که محتواهایی جذاب و سرگرم کننده برایشان تولید کنید یا کسانی که عضو کانال تلگرامتان هستند از محتواهای آموزشی استقبال میکنند.
انتشار یک محتوای مشابه در همه شبکههای اجتماعی کار بیهودهای است. خودتان را جای کاربر بگذارید، آیا امکان دارد که به طور همزمان، کانال تلگرام، پیج اینستاگرام و توییتر یک بیزنس را دنبال کنید که در همه آن شبکهها یک محتوای تکراری پست میشود؟ باید بگویم که این احتمال خیلی کم است. این را هم در پایان اضافه کنم که محتوا میتواند یکسان باشد اما شکل و فرمت آن با توجه به کانال توزیع باید حتما متفاوت باشد.
سند استراتژی محتوا چیست و آیا همه کسب وکارها باید آن را داشته باشند؟
اگر مواردی که تا اینجای کار با هم گفتیم را روی کاغذ یا در قالب یک فایل متنی بنویسیم، یک «سند استراتژی محتوا» ایجاد کردهایم. تا همین چند وقت پیش، من خودم هم فکر میکردم که نوشتن این سند برای بسیاری از بیزنسها اصلا ضرورتی ندارد. اما چندی پیش به این نتیجه رسیدم که هر بیزنسی باید برای تهیه این سند زمان بگذارد.
چون این کار به آنها کمک میکند تا بتوانند روند کارشان، بودجه مصرفی یا حتی نیازهای مخاطبشان را در طول زمان بررسی کرده و با توجه به آورده تلاشهای قبلی، راهکارهای آینده خود را بهینه کنند. شاید نوشتن و بررسی سند استراتژی محتوا کار وقتگیری باشد، اما اگر به معنای اصلاح و بهینه کردن قدمهای شما باشد، ارزشش را دارد.
خلاصهای از آنچه با هم در استراتژی محتوا گفتیم:
به مجموعه فعالیتهایی که در زمینه برنامهریزی و اولویتبندی برای تولید، توزیع و مدیریت انواع محتوا در دنیای دیجیتال و خارج از آن انجام میشوند، «استراتژی محتوا» میگویند.
هر کسب و کاری باید هدف مشخصی از انجام استراتژی محتوا داشته باشد. برای رسیدن به این هدف باید چشمانداز کسب و کار، مخاطبان هدف و علت نیاز به تولید محتوا را کشف کنید.
وجود استراتژی محتوا به معنای کنار گذاشتن برنامهریزی نیست. چون شما زمانی به اهداف استراتژیک خود دست پیدا میکنید که آنها را در قالب گامهایی کوچک در برنامههایتان قرار دهید.
مخاطب شما از حضور در هر شبکه اجتماعی، هدف خاصی دارد. بنابراین نمیتوانید در همه شبکههای اجتماعی محتوایی یکسان قرار دهید.
به گردآوری تمام رویکردها، بودجهبندی، روند کار و نکتههای شناسایی شده در مورد نیازهای مخاطب هدف در قالب یک فایل متنی، «سند استراتژی محتوا» میگویند. هر کسب و کاری باید چنین سندی داشته باشد.
نظر شما چیست؟
تعریف شما از استراتژی محتوا چیست؟
آیا تاکنون برای کسب و کارتان سند تولید محتوا تهیه کردهاید؟
این مطلب برای شما مفید بود؟
امتیاز خود را ثبت کنید:
آیا خواندن این مقاله چیزی به دانستههای شما اضافه کرد؟
قرن ۲۱، دوران پادشاهی اطلاعات است. در این زمان، موفقیت افراد در هر زمینهای به میزان اطلاعاتی که در اختیار دارند بستگی پیدا میکند. به همین دلیل، تولید و انتشار دادههای مفید و کاربردی به کسب و کاری مستقل و سودآور تبدیل شده است که اگر به خوبی انجام شود، هم برای فرد تولید کننده و هم برای دریافت کننده محتوا، معاملهای دو سر بُرد محسوب میشود. در این قسمت از دیجیتالینگ سری به مفهوم
تولید محتوا، موضوع تازهای نیست. هر کدام از ما در طول روز با داستانهایی که برای یکدیگر تعریف میکنیم، متنهای کوتاهی که برای هم مینویسیم و صداهایی که برای دیگری ارسال میکنیم در حال تولید محتوا البته به سبک خودمان هستیم. ماجرای تولید محتوا از زمانی جالب و البته جدی میشود که بخواهیم این روند تولید را به یک هدف مشخص گره بزنیم و آن را به گوش مخاطبان خاصی برسانیم. در این مقاله از
هدفتان چیست؟ چند دقیقه طول میکشد تا آن را روی کاغذ بنویسید؟ آیا واقعا میدانید که چه میخواهید؟ بزرگترین دلیل سردرگمی انسان، نداشتن هدف است. وقتی در زندگی خود هدفی نداریم، هیچ مسیری برایمان خاص نیست و هیچ اتفاقی خوشحالمان نمیکند. این هدف است که شور زندگی و شیرینی طعم زنده بودن را در رگهای ما جاری میسازد. محتوا نیز مثل انسان، بدون داشتن هدف، تباه میشود. وقتی هدفی از نوشتن، ضبط کردن، تولید ویدیو
گاهی در دنیای دیجیتال مارکتینگ با اصطلاحهایی روبهرو میشویم که با وجود شباهت زیاد، معنایی کاملا متفاوت از یکدیگر دارند. «بازاریابی محتوا» و «بازاریابی محتوایی» نمونههایی از همین شباهت در ظاهر و تفاوت در معنی به شمار میروند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ «کانتنت مارکتینگ» میرویم و علاوه بر تعریف دقیق هر کدام از این دو اصطلاح به توضیح ویژگیهای بازاریابی محتوایی میپردازیم. با ما همراه باشید. قرار است چه چیزهایی را با
5
.. متوسطه
استراتژی محتوا چیست؟
زمان مطالعه: 9 دقیقه
یکی از قانونهای موفقیت، داشتن یک نقشه روشن از مسیر رسیدن به هدف است. چون در این صورت میتوان از منابع و زمان به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. داشتن استراتژی محتوا نیز نقشهای برای رسیدن به موفقیت در دنیای محتوا به شمار میرود. هر اندازه که این نقشه، منسجمتر و عمیقتر باشد، رسیدن به پیروزی آسانتر میشود. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ نکتههایی مهم در مورد « استراتژی محتوا» میرویم و چندوچون
برخلاف تصور برخی، موفقیت یک فرمول ساده و ثابت دارد. این فرمول از سه بخش هدف، استراتژی و عمل تشکیل شده است. شاید خیلیها بگویند: «ما این را میدانیم، اما هنوز موفق نشدهایم.» خوب، شاید بزرگترین دلیل این موفق نشدن، نادیده گرفتن یک فاز پنهان، مهم و کوچک در بین بخش استراتژی و عمل باشد؛ یعنی بازخورد و اندازهگیری. برای رسیدن به هر هدفی باید طبق استراتژی که داریم دست به عمل بزنیم و سپس
کیفیت، راز ماندگاری است. چیزهای زیادی در طول قرنهای گذشته، این مورد را اثبات کردند. مثلا تخت جمشید، دیوان حافظ شیرازی یا حتی محصولات ریز و درشتی که برق تحسین را در نگاه ما جاری میسازند، نمونهای از این موارد به شمار میروند. کیفیت، مهم است چون ارزشمندی را به دنبال دارد. محصولات، خدمات، محتواها و سخنهایی که با کیفیت هستند، خود به خود ارزشمند و خواستنی هم میشوند. در این قسمت از دیجیتالینگ به
قرنهای طولانی از اختراع تقویم توسط بشر میگذرد و این ابزار اندازهگیری هنوز هم یکی از بخشهای جدایی ناپذیر زندگی انسانها به شمار میرود. ما با کمک تقویم، دهانهای بر اسب توسن روزهایمان میزنیم تا بتوانیم فرصتی برای همقدم شدن با چرخش زمین پیدا کنیم. جدا از تقویمهای شمسی، قمری و میلادی، تقویم دیگری هم وجود دارد که تولیدکنندگان محتوا از آن بهرههای بسیاری میبرند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ «تقویم محتوایی» میرویم
تنها راه شناخت دیگران، مسیرهایی است که به فکر و قلب آنها میزنیم. این مسیرها به ما کمک میکنند تا میان جهان خودمان و آنها، ستارههای مشترکی بیابیم و در این آسمان همستاره روزگاری پر از صلح و صفا را تجربه کنیم. در دنیای دیجیتال مارکتینگ، این وبسایتها هستند که به دنبال یافتن ستاره مشترک خودشان با مشتریانشان میگردند. این نقطههای مشترک به آنها کمک میکنند تا محصول و خدمات خود را به دست کسانی
در دنیای وب، تولید محتوا به معنی زنده بودن است. به همین دلیل، کاربران و حتی بیزنسهای مختلف تلاش میکنند تا محتواهایی جذاب و کاربردی برای کاربرانشان تولید کنند. اما در این میان، تاثیر محتوایی که کاربران برای کسب و کارها تولید میکنند بسیار بیشتر از محتوایی است که خود آنها تولید میکنند. در این مقاله از «دیجیتالینگ» به سراغ «UGC» یا همان «محتوای تولید شده توسط کاربر» میرویم و اهمیت آن را مورد بررسی
تولید یک محتوای خوب و با کیفیت، کار پرزحمتی است. گاهی پیش میآید که برای نوشتن یک مقاله، چندین روز زمان میگذاریم و تمام پتانسیلمان را برای ایجاد جذابیت در آن مقاله به کار میگیریم. اما نتیجه کار با تلاشهایمان هیچ تناسبی ندارد. چون محتوای ما اصلا دیده نمیشود. از خودمان میپرسیم: «کجا اشتباه کردم؟ چرا کسی به محتوای خوب من توجهی نشان نمیدهد؟» برای حل این مشکل، دست به دامن راهحلهای گوناگون میشویم. مثلا
جهانی که در آن زندگی میکنیم، رودخانه پرخروشی است که یک لحظه از حرکت بازنمیایستد. همه چیز تغییر میکند، به پیش میرود و از گذشته خود دور میشود. به قول «هراکلیتوس» فیلسوف یونانی، هیچ چیز به جز تغییر، دائمی نیست. محتواها نیز از اثر تغییر در امان نمیمانند و بالاخره بعد از مدتی جای خود را به مطالبی تازهنفس و جدیدتر میدهند. اما در این بین، محتواهایی هستند که عمری طولانیتر از بقیه دارند. در
برای رشد کردن، بزرگ شدن و پیشرفت کردن همیشه به اختراع کردن نیاز نداریم. گاهی پر کردن خلا موجود در کشفهای قدیمی یا محصولات معروف میتواند بهترین اقدام یک برند تازهنفس برای یافتن بازار خود یا حتی ساخت یک بازار جدید باشد. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ «شکاف محتوا» میرویم و یک مسیر تازه را برای تولید محتواهای کاربردی پیدا میکنیم. اگر جزو کسانی هستید که فکر میکنید دیگر موضوعی برای نوشتن وجود
نوشتن، یک شادمانی است. افراد زیادی هستند که برای تجربه این شادی و البته کسب درآمد، دست به قلم میشوند. در گذشته، نویسندگان، بخت چندانی برای کسب درآمد از تولید محتوا نداشتند. اگر تیر و تخته به هم میخورد و نوشتههای آنها در قالب یک کتاب چاپ میشدند، در بهترین حالت میتوانستند زیر ۱۰ هزار خواننده پیدا کنند. اما با روی کار آمدن مفهومهایی مثل مقالههای آنلاین، نویسنده آنلاین و وبلاگ، جانی دوباره به قلم
اینترنت و دنیای وب، باعث دگرگونیهای زیادی در زندگی انسان امروزی شده است. کارهایی که در گذشته زمان بسیار زیادی را از ما میگرفت، امروز در کمتر از چند ثانیه انجام میشود. علاوه بر ارتباطها، کسب و کارها نیز دستخوش تغییرات بزرگی شدند و شغلهایی تازه با درآمدهایی عجیب و غریب به وجود آمدند. در این قسمت از دیجیتالینگ به سراغ روشهای «کسب درآمد از تولید محتوا» میرویم و با پیچ و خم این شغل،
انسانها روی یکدیگر تاثیر میگذارند؛ گاهی مثبت و گاهی منفی. محتواها نیز چون ساخته دست انسانها هستند، روی افراد دیگر تاثیر میگذارند. در دنیای فیزیکی، جایی که جسم انسانها در آن قرار دارد، هنوز ابزاری برای اندازهگیری تاثیر آدمها روی یکدیگر ساخته نشده است. مثلا نمیتوان به طور دقیق گفت که پدر آقای فلانی ۲۰ درصد و مادرش ۶۰ درصد روی او تاثیر گذاشتهاند. اما میتوان ابعاد این اثربخشی را به شکل رفتارهای مختلف مشاهده
قانونها، اصولی هستند که روش درست انجام یک کار را نمایش میدهند. در دنیای تولید محتوا نیز چنین قانونهای وجود دارند. قوانین تاثیرگذار در بازاریابی محتوایی به دیجیتال مارکترها کمک میکنند تا ارتباط میان محتوا و کاربران را عمیقتر کنند و به اهداف بازاریابی خود برسند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» سری به این قوانین میزنیم تا از چموخم آن سر در بیاوریم. با ما همراه باشید. وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ میتوانید به
در دنیای تجارت، محصولات عالی به موفقیت نمیرسند. بلکه محصولاتی در صدر جدول فروش مینشینند که به خوبی ترویج شده باشند. چه بسیار اختراعها و محصولاتی که به علت سیستم توزیع و ترویج نامناسب و ناکارآمد، هرگز نتوانستند جایی در میان کاربران باز کنند. در دنیای دیجیتال هم محتواهای ارزشمند به شرطی دیده میشوند که روی ترویج محتوای خود زمان و تلاش کافی بگذارید. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به موضوع «ترویج محتوا» و روشهای
هیچ محصولی ابدی نیست. این قانون، هم در مورد محصولات فیزیکی و هم در مورد محصولات دیجیتالی مانند محتوا جاری است. آگاهی یافتن از چرخه عمر محتوا به ما کمک میکند تا با زیر نظر گرفتن این محصول راهبردی، تصمیمهای درستی بگیریم و کیفیت محتوا یا حتی برندمان را حفظ کنیم. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به موضوع «چرخه عمر محتوا» میپردازیم. با ما همراه باشید. وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ میتوانید از این
خراب کردن همیشه آسان است. حتی میتوان گفت که بسیار کمتر از آباد کردن و ساختن دردسر دارد. اما گاهی چیزهای ارزشمندی وجود دارند که نمیتوان به این راحتی از آنها دست کشید. مثلا بناهای تاریخی که گذشته ما را در خودشان به تصویر میکشند نمونهای روشن از این موارد هستند. در دنیای دیجیتال هم محتواهای قدیمی و ارزشمندی وجود دارند که برای تهیه آنها از هیچ، زمان، تلاش و هزینه زیادی صرف شده است.
گپ و گفت کاربران در مورد این مقاله
2 دیدگاه در این مقاله ثبت شده است
آخرین دیدگاه ها
دیدگاه شما
لطفا دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سوالی ذهنتان را درگیر کرده است؟ در سایت ثبت نام کنید
هر زمان که پاسخی برایتان ارسال شود از طریق پیامک شما را خبر خواهیم کرد.
سلام محسن سادات عزیز
بله همینطوره ما هم در این مطلب به سایت وزین متمم لینک دادیم برای اینکه اطلاعات بیشتری بدست بیاورید
و از شما بابت دقت نظرتون سپاسگزاریم
مرسی خوب بود هرچند که مطلب استراتژی محتوا در بهترین سایت یعنی متمم کامل تر هست ولی مطلب شما هم برای من نکاتی داشت ممنونم
سلام محسن سادات عزیز
بله همینطوره ما هم در این مطلب به سایت وزین متمم لینک دادیم برای اینکه اطلاعات بیشتری بدست بیاورید
و از شما بابت دقت نظرتون سپاسگزاریم