اگر سیتیاسکن را راهی برای کشف ماجراهای درون بدن به شمار بیاوریم، تحلیل دیجیتال هم راهی برای فهمیدن ماجراهای دنیای وب محسوب میشود. دنیای دیجیتال، سرشار از داده است. این دادهها در اثر رفتاری که کاربران در این فضا انجام میدهند به وجود میآید.
در نتیجه، سردرآوردن از آنها مثل شاهکلیدی است که دربهای بسته زیادی را باز میکند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به موضوع «تحلیل دیجیتال» و چند و چون آن میپردازیم. با ما همراه باشید.
وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ میتوانید از این قسمت به نسخه صوتی مقاله گوش دهید.
فایل اول
فایل دوم
قرار است چه چیزهایی را با هم یاد بگیریم؟
با مفهوم تحلیل دیجیتال بیشتر آشنا میشویم.
علت اهمیت سرمایه گذاری روی (Digital analytics) را بررسی میکنیم.
یک تجربه جالب از تحلیل رفتار کاربران را میخوانیم.
تحلیل دیجیتال چیست؟
میتوان تحلیل دیجیتال را اینگونه تعریف کرد: «هر نوع آنالیز دادهای که در فضای دیجیتال صورت میگیرد، «تحلیل دیجیتال» یا «دیجیتال آنالیتیکس» نامیده میشود.» منظور از فضای دیجیتال نیز «فضای وب» و «موبایل» است.
برای درک بهتر این مفهوم، مثالی برایتان میزنم. تصور کنید شما یک فروشگاه اینترنتی دارید و کاربری وارد وبسایتتان میشود. وقتی کاربر، سایتتان را ترک میکند شما میتوانید ریزبهریز کارهایی که او در سایتتان کرده است را بررسی کرده، به دنبال علت رفتار او و تحلیل این ماجرا باشید. به مجموعه این کارها، «تحلیل دیجیتال» میگویند.
چرا تحلیل دیجیتال، موضوع مهمی است؟
شاید با خودتان بگویید که این موضوع چه اهمیتی دارد؟ در واقع، اهمیت این موضوع خیلی بیشتر از چیزی است که به نظر میرسد. چون در فضای دیجیتال، دادههای بسیار زیادی وجود دارند که بخش قابل توجهی از آنها مربوط به رفتار کاربران هستند.
این دادهها آنقدر مهم هستند که گوگل بخش مهمی از سرمایه و تلاش نیروهایش را روی جمعآوری، تحلیل و سازماندهی این دادهها گذاشته است و ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس را برای آن به خدمت گرفته است.
در حقیقت، ما رفتار کاربران را تحلیل میکنیم تا بتوانیم کسب و کار خودمان را توسعه دهیم، به اشتباههایی که داریم پی ببریم، آمار فروش را افزایش داده و با شناخت کاربران راهی برای درک بهتر آنها و خواستههایشان پیدا کنیم.
از طرفی، تحلیل دیجیتال بدون ارتباط مستقیم با کاربر انجام میشود. این بدان معنا است که ما برای کشف و درک رفتارهایی که کاربران در فضای دیجیتال انجام میدهند به طور مستقیم از آنها سوال نمیکنیم. چون ممکن است پاسخی که آنها به ما میدهند با کاری که واقعا میکنند متفاوت باشد و در نهایت باعث گمراهی ما در فرآیند تحلیل شوند.
تحلیل دیجیتال چه مزیتهایی دارد؟
تحلیل دیجیتال، بخشی مهم و جدایی ناپذیر از دیجیتال مارکتینگ است. ما با بررسی دادهها، اندازهگیری آنها، تهیه گزارش و ارزیابیشان به یک نتیجه میرسیم. این نتیجه، همان چیزی است که امکان رشد در فضای دیجیتال را برایمان فراهم میکند و چیزهای تازهای را به ما میآموزد.
دیجیتال مارکتینگ دانش نوپایی است و تنها ۲۰ سال از ورودش به دنیایمان میگذرد. ما همچنان در حال یادگیری این هنر و دانش دیجیتالی هستیم. چون هر روز که میگذرد، تغییرهای قابل توجهی در دنیای دیجیتال مارکتینگ رخ میدهد.
در واقع، تحلیل دیجیتال با کمک دادههای حاصل از یک فعالیت دیجیتالی به ما کمک میکند تا با جنبههای تازهای از عملکرد خودمان و دنیای دیجیتال آشنا شویم، آنها را بهینه کرده و دوباره به کار بگیریم. در این میان، چیزهای تازهای یاد میگیریم و همانگونه که در دیجتالینگ مشاهده میکنید، آنها را با دیگران به اشتراک میگذاریم.
آشنایی بیشتر با ابزارهای مورد نیاز برای تحلیل دیجیتال در وب
قبل از معرفی و توضیح در مورد ابزارها باید نکتهای را روشن کنیم. به کار گرفتن ابزارهای مختلف در دیجیتال مارکتینگ به این معنا نیست که کار شما به عنوان یک مارکتر و تحلیلگر کم میشود.
این ابزارها فقط دادهها، امکان بررسی آنها و گرفتن خروجی از گزارشها را در اختیارتان قرار میدهند. تحلیل کردن و گرفتن نتیجه بر عهده شما است نه ابزارها. خوب حالا با در نظر گرفتن این مورد چند ابزار کاربردی در وب را با هم بررسی میکنیم:
Google Analytics
اگر با دنیای وب سروکار داشته باشید به احتمال زیاد دستکم یک بار گذرتان به این ابزار افتاده است. به نظر من هر وبسایتی باید یک گوگل آنالیتیکس داشته باشد تا بتواند رفتار کاربران در وبسایتش را بررسی و تحلیل کند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بسیاری از وبسایتهای ایرانی و خارجی هنوز از گوگل آنالیتیکس در وبسایت خود استفاده نمیکنند. حتی برخی از وبسایتها هیچ ابزار تحلیلی را برای دادههای خود به کار نمیگیرند. پس نمیتوان گفت که چنین سایتهایی در مسیر دیجیتال مارکتینگ حرکت میکنند.
Google Search Console
سرچ کنسول، ابزار دیگری از خانواده گوگل است که گذشته از رایگان بودن میتواند در زمینه سئو به ما کمک کند.
Google Optimize
از گوگل آپتیمایز برای گرفتن «تست A/B» استفاده میشود.
Google Tag Manager
گوگل تگ منیجر ابزاری برای ساخت ایونتها و تحلیل بیشتر رفتار کاربران است.
Google Data Studio
در دیتا استودیو میتوانیم همه دادههایی که تا اینجا در موردشان صحبت کردیم را یکجا در کنار هم داشته باشیم.
Yandex
این ابزاری است که به تازگی از آن استفاده میکنم. به نظر من مکمل گوگل آنالیتیکس است. چون برخی از دادههای ناموجود در آن را پوشش میدهد. نکته جالب در این ابزار، نمایش تصویری دادهها است. یعنی به جای عددها از تصویرها استفاده کرده است.
در کنار این ابزارها، ابزارهای کمکی دیگری هم هستند. مثلا «الکسا»، «Ahrefs»، «ماز» و … . تعداد این ابزارها زیاد است. اما متاسفانه به دلیل تحریمها و موضوع فیلتر شدن، نمیتوانیم از بسیاری از آنها استفاده کنیم. مثلا بخشهای مهمی از ابزارهای «الکسا»، « Ahrefs» و «ماز» پولی هستند.
ابزارهای مورد نیاز برای تحلیل دیجیتال در موبایل
اپلیکیشنهای ایرانی بسیاری وجود دارند که از هیچ ابزار تحلیلی برای بررسی دادهها استفاده نمیکنند. در واقع، سازندگان آنها فقط به دنبال افزایش تعداد نصب هستند و به رفتاری که کاربر در اپلیکیشن انجام میدهد کاری ندارند.
در صورتی که تحلیل این رفتار و اعمال کردن نتیجه این تحلیل در آپدیت بعدی اپلیکیشن میتواند خودبهخود آمار نصب و خرید اپلیکیشن را بالا ببرد. من اپلیکیشنهایی را میشناسم که بیش از ۱۰۰ میلیون تومان هزینه کردند تا فقط آمار نصب را افزایش دهند. ولی هنوز حتی از یک ابزار تحلیلی هم برای اپ خود استفاده نمیکنند. در ادامه این گفتار، با چند ابزار تحلیل دیجیتال برای موبایل آشنا میشویم:
Firebase
این ابزار هم یکی از اعضای خانواده گوگل است. میتوانید از «Firebase» برای تجزیه و تحلیل دادههای اپ خود استفاده کنید.
برخی دیگر از ابزارها هستند که به آنها «Attribution» میگویند و در موبایل مارکتینگ از آنها استفاده میشود. از این دست میتوان به ابزارهایی مانند:
Adjust App Analytics
Metrics
Apps flyer
اشاره کرد. البته ردپای محدودیتهایی که در ابزارهای وب داشتیم در ابزارهای موبایل هم دیده میشوند. یادتان باشد، آموزش پیوسته و داشتن استراتژی برای رسیدن به اهدافتان، تحلیلهای شما را در جهتی منطقی قرار میدهند.
تجربه من از ماجرای تحلیل دیجیتال
من زمانهای مشخصی را برای تحلیل رفتار کاربر کنار میگذارم. اما این کار چندان مرتب و طبق برنامه نبوده و همین ماجرا گاهی به کسب و کارم آسیب رسانده است. توجیهی که میتوانم داشته باشم این است که، مشغله کاری من این فرصت را در اختیارم نمیگذارد که زمان زیادی را صرف این کار کنم.
به همین دلیل تصمیم گرفتم که فردی را برای جمعآوری و تحلیل رفتار کاربران استخدام کنم. چون تحلیل دیجیتال، ماجرایی نیست که یک بار برای همیشه آغاز و تمام شود. این ماجرا باید به صورت پیوسته ادامه پیدا کند. با این وجود در میان مسیرم برای درک رفتار کاربر به چند نکته پی بردهام که میخواهم آنها را با شما به اشتراک بگذارم.
تحلیل کردن، زمان مشخصی ندارد!
در نظر گرفتن زمان مناسب برای تحلیل دیجیتال، نسخهای که نیست که بتوانیم آن را برای همه کسب و کارها بپیچیم. این موضوع بسته به نوع کسب و کار و دادههای مورد نیازمان تغییر میکند.
به دادهها نگاهی بلندمدت داشته باشیم
گاهی ما با دادههایی روبهرو میشویم که نمیتوانیم به درک درستی از آنها برسیم؛ آنها برایمان گُنگ هستند و اصلا سردرنمیآوریم که چرا کاربر چنین رفتاری داشته و چنین دادههایی به وجود آمدهاند. به همین دلیل به سراغ تحلیلشان نمیرویم و حتی ممکن است فکر پاک کردنشان به ذهنمان خطور کند.
پیشنهاد من این است که در این جور مواقع سوالاتی که داریم را بنویسیم و آن را با افراد تیم خود در میان بگذاریم. اما به دنبال این نباشیم که ظرف یک روز پاسخی برای آنها پیدا کنیم. این پرسشها و تلاشی که برای درک آنها میکنیم به ما کمک میکنند تا به تحلیل عمیقتری برسیم.
در واقع، کاری که بیشتر ما انجام میدهیم بررسی سطحی دادههایی است که با کمک ابزارهایی مانند «گوگل آنالیتیکس» جمعآوری کردهایم. ما میدانیم که کاربران چگونه وارد سایت ما میشوند، از چه صفحههایی دیدن میکنند یا چرا از میان کاربرانی که در سایت ثبتنام کردهاند تنها درصد خاصی خرید خود را انجام دادهاند. چیزی که ما کمتر به آن میپردازیم بررسی پرسشهایی است که خیلی راحت از کنارشان میگذریم.
زمان خود را صرف دادههای کاربردی کنید.
گاهی ما به هنگام تحلیل دادهها به سراغ مواردی میرویم که به نوع کسب و ما ارتباطی ندارند یا دستکم الان به کارمان نمیآیند. مثلا اینکه بفهمیم چه کاربرهایی از کانادا وارد سایت ما شدهاند و از چه صفحههایی دیده کردهاند شاید کمکی به افزایش آمار فروش داخلی ما نکند(البته برای کسب و کارهای مختلف متفاوت است).
در این جور مواقع بهتر است به جای زمان گذاشتن روی این دادهها از خودمان بپرسیم که واقعا هدفمان از انجام این تحلیلها چیست؟ در این صورت میتوانیم با شناسایی دادههای کاربردی برای کسب و کارمان و استفاده از ابزارهایی که در این راه به ما کمک میکنند، در زمان کوتاهتر به نتیجه بهتری برسیم. چون حالا میدانیم که چرا و به دنبال چه چیزی میگردیم.
خلاصهای از آنچه با هم در تحلیل دیجیتال گفتیم:
به فرآیند آنالیز دادهها در فضای دیجیتال، «تحلیل دیجیتال» میگویند.
تحلیل رفتار کاربران به شما کمک میکند تا روشهایی را برای بهبود عملکرد وبسایت یا اپلیکیشنتان و توسعه هر چه بیشتر آنها در میان کاربران بیابید.
رشد کردن و یادگیری همراه با یافتن راههای جدید، بزرگترین مزیتهای تحلیل دیجیتال به شمار میروند.
ابزارهای زیادی برای کمک به تحلیل دیجیتال در دنیای وب و موبایل وجود دارند. با وجود آنکه بیشتر آنها پولی هستند اما میتوانند مسیر پیشروی شما را هموارتر کنند.
نگاه بلندمدت به دادهها، عمق تحلیل شما را افزایش میدهد.
دادههای فراوانی در دنیای دیجیتال وجود دارند. اما نیازی نیست که همه آنها را بررسی کنید. شما باید با توجه به هدفتان از بررسی دادهها، مواردی که بیشترین تناسب را با هدفتان دارند انتخاب کرده و روی آنها متمرکز شوید.
نظر شما چیست؟
شما از چه ابزارهایی برای تحلیل رفتار کاربران استفاده میکنید؟
آیا موردی وجود داشته که بر اثر نتیجه تحلیل دیجیتال تصمیم به تغییر آن گرفته باشید؟
این مطلب برای شما مفید بود؟
3.7/5(3
امتیاز )
آیا خواندن این مقاله چیزی به دانستههای شما اضافه کرد؟
دیجیتال مارکتینگ، راز بقای کسب و کارها در قرن ۲۱ است. کسب و کارهایی که به حضور در دنیای سنتی اصرار دارند، نه تنها رشد و بقای طولانی مدتشان را به چالش میکشند، بلکه زمینه فراموش شدن خود را هم فراهم میکنند. دنیای دیجیتال با امکانات فوقالعاده خود این فرصت را در اختیار کسب و کارها قرار میدهد تا خیلی سادهتر و با سرعت و کیفیت بیشتری به کسب درآمد بپردازند. برای چشیدن طعم پیروزی
در روزگاری که ما زندگی میکنیم، شبکههای اجتماعی به بخشی از ماجرای روزمرهمان تبدیل شدهاند. هر کدام از ما زمان زیادی در این شبکهها میگذرانیم و حتی با استفاده از آنها دریچههای تازهای برای کسب درآمد باز میکنیم. اما این تمام ماجرا نیست. چون کسب و کارهای دیگر به ویژه کسانی که در زمینه کاری شما فعالیت میکنند هم در این شبکههای اجتماعی حضور دارند. برای پیروزی در این مسابقه باید از چموخم این ماجرا
اگر کمی خوب نگاه کنیم، در زندگی هر کدام از ما حداقل یک فرد ویژه وجود دارد. او کسی است که مسیر اصلی زندگیمان را به ما نشان داده است و ما خواسته یا ناخواسته جا پای قدمهای او گذاشتهایم. میتوانیم غبار تاثیر این فرد را در تکتک تصمیمهایی که برای خودمان و زندگیمان میگیریم احساس کنیم. کمکم، آنقدر به او شبیه میشویم که با خود قبلیمان فرسنگها فاصله میگیریم. اگر این فرد، درست باشد،
در طول تاریخ بشر، از زمان دایناسورها گرفته تا انسانهای هوشمند، فقط گونههایی فرصت زندگی را از آن خود کردهاند که به جای مقاومت در برابر شرایط تازه، انرژی خود را صرف سازگاری و یافتن هر چه زودتر جایگاه خود در تقسیمبندی جدید کردهاند. در دنیای وب هم سایتهایی که خودشان را با اصول گوگل و الگوریتمهای آن سازگار میکنند، در میان بهترینها باقی میمانند. سئو، این ماجرا را شدنی میکند. در این قسمت از
در کارزار حضور در موتور جستجوی گوگل، دو راه برای مبارزه وجود دارد. راه اول که آن را «سئو» مینامند مسیری سنگلاخی است که باید با بیل و کُلنگ، عزمی راسخ و انگیزهای لبریز، آن را برای خود هموار کنید. اما وقتی این جاده هموار شود میتوانید با سرعت در آن پیش بروید. راه دوم «بازاریابی در موتور جستجو» نام دارد. مسیر آن کوتاه و از قبل هموار شده است. اما تا وقتی میتوانید در
چیزهای زنده در دنیای ما اثری از خودشان بر جای میگذارند. آنها با هر روشی که میتوانند حضور خود را در این دنیا فریاد میزنند. درختان با رشد کردن و قد کشیدن، پرندهها با آواز خواندن و پرواز کردن، انسانها با حرکت و صحبت کردن و وبسایتها با تولید محتوا و تبلیغ کردن اعلام حضور میکند. در واقع، اگر تبلیغات آنلاین وجود نداشت، بسیاری از محصولها، خدمات و حتی ایدههایی که اکنون میشناسیم برایمان غریبههایی
درونگرایی، مفهومی مهآلود است. آدمها، شرکتها و روشهایی که ویژگی درونگرایی را با خود به دوش میکشند همیشه بیشتر از جبهه مخالفشان، یعنی برونگراها پر از رمز و راز و پیچیدگی هستند. شاید چیزی شبیه به ضرب المثل: «از آن نترس که های و هو دارد، از آن بترس که سر به تو دارد» در مورد درونگرایی هم صادق باشد؛ البته نه به آن ترسناکی و نه به آن بدی. اتفاقا، سهم بزرگی از پیشرفت
گاهی در دنیای دیجیتال مارکتینگ با اصطلاحهایی روبهرو میشویم که با وجود شباهت زیاد، معنایی کاملا متفاوت از یکدیگر دارند. «بازاریابی محتوا» و «بازاریابی محتوایی» نمونههایی از همین شباهت در ظاهر و تفاوت در معنی به شمار میروند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ «کانتنت مارکتینگ» میرویم و علاوه بر تعریف دقیق هر کدام از این دو اصطلاح به توضیح ویژگیهای بازاریابی محتوایی میپردازیم. با ما همراه باشید. قرار است چه چیزهایی را با
انسانها از زمانهای دور با شیوههای مختلف برای یکدیگر پیام میفرستادند؛ گاهی با دود، گاهی با کبوترهای نامهبر و گاهی با نامههای کاغذی. این روزها هم مردم روشهای خودشان را برای ارسال پیام به دیگران دارند. گاهی با ایمیل، گاهی با پیامک و گاهی از طریق ارسال پیام در شبکههای اجتماعی. همه ما حداقل یک بار به دیگران ایمیل دادهایم و ایمیلهایی هم از دیگران دریافت کردهایم. بنابراین میتوان اینطور برداشت کرد که مفهوم بازاریابی
برخی از انسانها درونگرا و برخی دیگر برونگرا هستند. افراد درونگرا، کشوری در ابعاد وجودشان دارند و پادشاه سرزمین روحشان هستند. آنها از بودن با خودشان و نگه داشتن رازهای مگو در قلبشان احساس آرامش میکنند؛ عرض زندگی و عمق نگاهشان بسیار زیاد است. در نقطه مقابل، افراد برونگرا وجود دارند؛ خوشی آنها به خوشی دیگران گره خورده است. برونگراها، حرفی را در دلشان نگه نمیدارند به همین دلیل، حساب همه با آنها روشن است.
موثرترین روشهای تبلیغاتی و مارکتینگ، آنهایی هستند که بخش زیادی از حواس کاربران را به خود درگیر میکنند. در میان انواع روشهای مارکتینگ، ویدیو مارکتینگ پرچمدار این ویژگی به شمار میرود. چون ویدیو، محتوایی ترکیبی است که در آن از صدا و تصویر برای انتقال یک پیام یا مفهوم خاص استفاده میشود. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سرآغاز ویدیو مارکتینگ میرویم، با آن بیشتر آشنا میشویم، انواع ویدیوها را مورد بررسی قرار میدهیم، نقطههای
زندگی مثل رودخانهای جاری در بُعد زمان است. ما انسانها، زمانی محدود را روی این رودخانه سپری میکنیم. گاهی در آن شنا میکنیم و با تقلای زیاد اما امیدوار به پیش میرویم و گاهی هم روی کَلَکی چوبی شناور هستیم. در هر صورت، به عنوان یک انسان، جاری بودن بخشی از سرنوشتمان است. اگر باهوش باشیم، از نیروی جاری در این رودخانه برای رسیدن به بهترین مقصدها استفاده میکنیم. اما اگر از هوشمان استفاده نکنیم،
هر روز که میگذرد، اپهای بیشتری با هدف باز کردن یک گره از کار کاربران ساخته میشوند. اما تعداد اپلیکیشنهایی که واقعا مورد استفاده قرار میگیرند کمتر از این حرفها است. شاید «اپ مارکتینگ» همان حلقه گمشدهای باشد که اپلیکیشنها را به کاربران وصل میکند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سرآغاز اپلیکیشن مارکتینگ میرویم، این مفهوم را تعریف میکنیم، چند چرای قدرتمند برای آن مییابیم و با مهمترین روشهای بازاریابی در اپلیکیشن آشنا میشویم.
14
.. متوسطه
تحلیل دیجیتال چیست؟
زمان مطالعه: 11 دقیقه
اگر سیتیاسکن را راهی برای کشف ماجراهای درون بدن به شمار بیاوریم، تحلیل دیجیتال هم راهی برای فهمیدن ماجراهای دنیای وب محسوب میشود. دنیای دیجیتال، سرشار از داده است. این دادهها در اثر رفتاری که کاربران در این فضا انجام میدهند به وجود میآید. در نتیجه، سردرآوردن از آنها مثل شاهکلیدی است که دربهای بسته زیادی را باز میکند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به موضوع «تحلیل دیجیتال» و چند و چون آن میپردازیم. با
انسانهای قرن ۲۱ در حجم بینهایت بزرگی از دادهها زندگی میکنند. برخی از آنها توانایی درک و تحلیل این دادهها را دارند و حتی مفهومی به نام «بازاریابی داده محور» را برای این کار در نظر گرفتهاند. در حالی که برخی دیگر آگاهی چندانی از میزان اهمیت این دادهها ندارند و به آسانی از کنارشان میگذرند. این ماجرا درست مانند آن است که یک رودخانه پر از طلا را به بهانه زیاد بودن سنگریزههای آن
یک دست صدا ندارد؛ خیلیها روی این ضربالمثل قدیمی حساب باز میکنند. افیلیت مارکتینگ، نمونهای واقعی از همین ضربالمثل در دنیای بازاریابی و فروش است؛ جایی که افراد مختلف در جریان یک همکاری شیرین و دو سر بُرد، چرخه فروش را زنده نگه میدارند. در این قسمت از دیجیتالینگ به سراغ «سیستم همکاری در فروش» میرویم و نکتههای پایهای آن را میآموزیم. با ما همراه باشید. وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ میتوانید به نسخه
یکی از آرزوهای دیرینه بشر، طی کردن راه صد ساله، ظرف یک شب است. همه ما میخواهیم که خیلی سریعتر و آسانتر به چیزهایی که دوست داریم برسیم. اما گاهی راه آسانتر مثل یک سراب در دل کویر خشک و بیآب و علف فقط از دور زیبا است و از نزدیک، خیلی بیشتر از راههای دیگر، ما را دچار زحمت میکند. شاید پیمودن راههای طولانی به صبر و حوصله زیادی نیاز داشته باشد. ولی در
بازاریابی، دانشی پیچیده است که با به کار بستن روشهای گوناگون، میخواهد به یک نتیجه ساده برسد؛ فروش! اما این تمام ماجرا نیست. مشتری، محصول و فروش یک مثلث را تشکیل میدهند که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. بازاریابی مانند یک داور یا واسطه، میخواهد از برآیند این سه عنصر یک تجارت سالم و پایدار را به وجود آورد. در این قسمت از دیجیتالینگ به سراغ «قیف بازاریابی» میرویم و نگاهی تازه به داستان بازاریابی
در دنیای بازاریابی سنتی و فروش، تبدیل رهگذر به مشتری، یکی از مهارتهای فروشندههای حرفهای به شمار میرود. فروشندگان مختلف با بررسی دقیق رفتار مشتریان خود به دنبال راههایی برای جلب رضایت او و افزایش حجم فروش میگردند. در دنیای وب هم چنین ماجرایی برقرار است. در این مقاله از دیجیتالینگ به موضوع «نرخ تبدیل» میپردازیم و راهکارهایی را برای بهبود آن ارائه میدهیم. با ما همراه باشید. وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ میتوانید
بخشش، یک ویژگی زیبای انسانی است. ما با بخشیدن چیزهای خوبی که داریم، شادی و آرامش را در جهان پیرامونمان منتشر میکنیم. فرقی نمیکند که چه چیزی را به دیگران میبخشیم؛ مقداری پول، یک ایده، یک کتاب، بخشی از زمانمان، تفکرمان یا حتی احساسمان. چون هر چه را که ببخشیم، چندین و چند برابر میشود و به شکلی مستقیم دوباره به دنیایمان بازمیگردد. به اشتراک گذاری چیزهای خوب هم نوعی بخشش به شمار میرود. در
تمام انتخابها بین دو قدر مطلق «خوب» و «بد» نیستند. گاهی ما بر سر یک دو راهی بین خوب و خوبتر قرار میگیریم. وقتی این دو راهی در دنیای وب باشد، ابزارهای زیادی دست به دست هم میدهند تا کار انتخاب را برایمان راحتتر کنند. «A/B تست» یکی از همان روشهایی است که در دو راهیهای دیجیتالی به ما کمک میکند تا بین دو صفحه، دو روش یا حتی دو رنگ، بهترین گزینه را انتخاب
شاید شما هم شعار «کیفیت، راز ماندگاری است» را شنیده باشید. اگر سری به داستان کسب و کارهای قدیمی اما همچنان قدرتمند بزنیم میبینیم که سنگینی بخش بزرگی از پیروزی تجارتشان بر دوش مفهوم «کیفیت» – کیفیت در خدمات، کیفیت در محصولات، کیفیت در برخورد با نیروی سازمانی و مواردی از این دست – قرار گرفته است. در واقع، آنها پیوسته در حال اندازهگیری دقیق میزان عملکرد خودشان بودهاند تا بتوانند فاکتورهای مهم کسب و
هر سفر در دل خودش درسهایی ناب را به همراه دارد؛ چیزهایی که باعث میشوند بهتر و عریضتر زندگی کنیم. شاید به همین دلیل است که میگویند: «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.» نکته جالب در مورد سفرها این است که هر بار طی کردن یک مسیر – حتی تکراری – باعث میشود که چشمانمان به جمال نکتههایی نابتر روشن شود. در دنیای وب نیز سفرها تاثیرهای خوب و سازندهشان را به دنبال دارند.
در بیشتر موارد وقتی محصولی برای فروش داریم یا هنگامی که میخواهیم خدمتی را به کاربران هدفمان ارائه دهیم قبل از هر کاری به سراغ تبلیغات پولی میرویم. البته تاثیر تبلیغات – اگر درست و به جا استفاده شوند – در رشد کسب و کارها و افزایش فروش بر کسی پوشیده نیست. اما در این میان، میتوان گریزی به راههای دیگری در تبلیغات که نیازی به هزینه کردن ندارند هم زد. چه بسا اگر این
ارتباط آنلاین، یکی از پررنگترین سوغاتیهای اینترنت برای مردم جهان است. با استفاده از این بستر، دری به سمت تمام انسانهای روی زمین باز شد و توانستند با آدمهایی که هیچوقت در طول عمرشان ندیدهاند بیواسطه صحبت کنند. در واقع اینترنت، کانالی برای انتقال افکار جهانی ایجاد کرد. در این میان، کسب و کارها هم توشه خود را از این میدان ارتباطی برداشت کردند. اما آیا در این کار موفق بودند؟ در این مقاله از
تاریخ بشر، سرشار از شیوههای گوناگون رتبهبندی است. گاهی این رتبهبندی و جداسازی عدهای از برخی دیگر یا چیزی از چیزهای دیگر آنقدر برای ما مهم میشود که اصل ماجرا، یعنی همان ارزش و اعتبار واقعی آدمها و اشیا را از یاد میبریم. شاید بتوان این موضوع را به حساب حس رقابت طلبی که در جان بسیاری از انسانها میجوشد گذاشت. سالها است که پای این میل درونی به رتبهبندی دیگران به دنیای وب هم
نوع نگاه ما به ماجراهای اطرافمان، سبک و عمق موفقیتمان را میسازد. این موضوع در دنیای دیجیتال هم مطرح است. مثلا وقتی به عنوان یک تولیدکننده محتوا به کلمههای کلیدی فقط به عنوان واژههایی که در نهایت باید چند بار در متن تکرار شوند نگاه میکنیم، یعنی به یک موضوع مهم، نگاهی سطحی داشتهایم. به دنبال همین نگاه سطحی، مقالههایی که برایشان زحمت بسیاری کشیدهایم، آنچنان که باید، دیده نمیشوند. اما چاره کار چیست؟ چگونه
ناپلئون هیل میگوید: «در هر مشکلی بذر منفعتی برابر یا بزرگتر از آن نهفته است.» یکی از مشکلاتی که درست جلوی چشم ما منفعت بزرگ خود را به نمایش گذاشت، حضور فیزیکی در سمینارها و همایشهایی بود که در شهرها یا حتی کشورهای دیگر برگزار میشدند. سختی این ماجرا، کارآفرینان جوان را به این فکر انداخت که سمینارهایی آنلاین برگزار کنند تا موانعی مثل هزینه، مشغلههای کاری، مسافت یا حتی زمان، نتوانند به عنوان یک
از قدیم و ندیم میگفتند که قبل از ورود به هر مکانی باید از صاحب آن اجازه بگیریم. این اصول اخلاقی در دنیای فیزیکی طرفدار دارد. چون تاثیر مثبت و منفی آن به روشنی قابل دیدن است. اما در دنیای وب چه؟ آیا ما بعنوان دیجیتال مارکتر و یا صاحب کسب و کار در فضای دیجیتال هم قبل از ورود به حریم خصوصی کاربران از آنها اجازه میگیریم؟ آیا این اجازه گرفتن، تاثیر مثبتی روی
در زندگی هر کدام از ما تلنگرهایی کوچک وجود دارند که ما را به یاد چیزی میاندازند. گاهی این تلنگر ساعتمان است که ما را در زمان مشخصی بیدار میکند تا مبادا خواب بمانیم، حتی گاهی این تلنگر در واژههای یک نویسنده پنهان میشود و ما را از خوابی چندین ساله بیدار میکند. در دنیای وب هم تلنگرهایی وجود دارند که کاربران را به یاد یک وبسایت یا اقدامی نیمهکاره میاندازند. در این قسمت از
به موقع اقدام کردن، یک توانایی قابل ستایش است. کسی که بتواند در لحظه درست به شکلی درست از خودش واکنش نشان دهد، نه تنها از افتادن اتفاقهای بد جلوگیری میکند، بلکه میتواند بازی را به نفع خودش تمام کند. اقدام کردن در دنیای وب نیز ویژگیهای مشابهی با دنیای فیزیکی دارد؛ با این تفاوت که اقدامهای دنیای وب به ترکیبی از ذهن و سرانگشتان کاربران نیاز دارند. شما در جایگاه یک کاربر و یک
جمعآوری اطلاعات، یکی از بخشهای اصلی هر تجارتی را به خود اختصاص میدهد. گاهی باید این اطلاعات را قبل از آغاز کردن کسب و کار یا راهاندازی سایت بهدست آورد و گاهی باید در طول مسیر، بانکی از اطلاعات مشتریان را تهیه کرد و بخش بزرگی از بازاریابی را بر مبنای آن اطلاعات پیش برد. در این بخش از دیجیتالینگ به موضوع «سرنخ بازاریابی» میپردازیم و از چموخم آن سردرمیآوریم. تا انتهای این ماجرا، با
لیدها، پلهایی بین شما و کاربرانتان هستند که به شما امکان برقراری ارتباط و آشنایی بیشتر با کاربر را میدهند. هر چقدر که این لیدها بیشتر و با کیفیتتر باشند، احتمال تبدیل کردن کاربران به مشتریهای وفادار سایت افزایش پیدا میکند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» روشهای «دریافت لید» از کاربران را مورد بررسی قرار میدهیم. وقت برای مطالعهی مقاله ندارید؟ راهحل گوش دادن به پادکست زیر است: قرار است چه چیزهایی را با هم
در این دنیای شلوغ، مختصر و مفید بودن یک نقطه قوت به شمار میرود. کاربران دوست دارند که لُپ کلام نویسندگان را در قالب یک یا چند جمله کوتاه بخوانند. شاید به همین دلیل است که سخنان بزرگان، طرفداران زیادی دارند. ماجرای کوتاه و مفید بودن حتی به لینکها هم کشیده شده است. در واقع، لینکهایی که کوتاه و مشخص باشند، طرفداران بیشتری نسبت به لینک های طولانی دارند و احتمال اینکه راحت تر بخاطر
گپ و گفت کاربران در مورد این مقاله
اولین نفری باشید که نظر یا سوالش را با ما در میان میگذارد
آخرین دیدگاه ها
دیدگاه شما
لطفا دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سوالی ذهنتان را درگیر کرده است؟ در سایت ثبت نام کنید یا مجدد وارد شوید.
هر زمان که پاسخی برایتان ارسال شود از طریق پیامک شما را خبر خواهیم کرد.
گپ و گفت کاربران در مورد این مقاله
اولین نفری باشید که نظر یا سوالش را با ما در میان میگذارد
آخرین دیدگاه ها
هر زمان که پاسخی برایتان ارسال شود از طریق پیامک شما را خبر خواهیم کرد.