در دنیای وب، تولید محتوا به معنی زنده بودن است. به همین دلیل، کاربران و حتی بیزینسهای مختلف تلاش میکنند تا محتواهایی جذاب و کاربردی را برای کاربرانشان تولید کنند. اما در این میان، تاثیر محتوایی که کاربران برای کسب و کارها تولید میکنند بسیار بیشتر از محتوایی است که خود آنها به وجود میآورند.
در این قسمت از دیجیتالینگ به سراغ «UGC» یا همان «محتوای تولید شده توسط کاربر» میرویم، مفهوم آن را بررسی میکنیم، تکلیف تیم کانتنت را با آن روشن میسازیم، انواع آن را موشکافی کرده و چند نمونه موفق ایرانی که از محتواهای کاربرساز برای رشد برند خود استفاده کردهاند را مورد بررسی قرار میدهیم. اگر شما هم به دنبال رشد سریعتر و واقعیتر کسب و کار خودتان هستید، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
پادکستها هم میتوانند در شمار محتواهای کاربرساز قرار بگیرند؛ اما این پادکست فرق میکند. چون ما آن را برای کسانی که میانهشان با صداها گرمتر از واژهها است آماده کردهایم. میتوانید پادکست این گفتار را از قسمت زیر گوش دهید.
اپیزود جدید?
«UGC» مخفف چیست؟
» مخفف «User generated Content» یعنی «محتوای تولید شده توسط کاربر» است. ما تا الان در مقالههای زیادی به این موضوع پرداختیم که «محتوا چیست؟» و «چگونه میتوانیم محتوا تولید کنیم؟» اما از یک جایی به بعد این کاربران هستند که همراه با ما محتوا تولید میکنند. در حقیقت، همه بار بازاریابی محتوایی بر دوش ما نیست. در این میان، مخاطب هم نقش خود را بازی میکند.
مثلا وقتی در اینستاگرام، یکی از شرکتکنندگان دوره دیجیتالینگ یک تصویر از خود هنگام تماشای دوره و انجام تمرینها میگیرد و ما را منشن میکند این محتوا «UGC» نام دارد.
جالب اینکه، کسب و کارهای «UGC» محوری هم وجود دارند که خودشان هیچ محتوایی تولید نمیکنند و سیستم درآمدی آنها فقط بر اساس محتواهای تولید شده از سوی کاربران بنا شده است. سایتهایی مانند «یوتیوب»، «آپارات»، «اینستاگرام» و «دیوار» نمونههایی از این دست هستند.
نقش تیم کانتنت در محتوای کاربرساز یا همان «UGC» چیست؟
نکتهای که باید در مورد محتوای تولید شده توسط کاربر در نظر داشته باشیم، سبک فراخوانی کاربر به انجام این کار است. بدون تردید، ما نمیتوانیم هیچ کاربری را مجبور کنیم که برایمان محتوا تولید کند. تنها راه انجام این کار، دعوت کردن از کاربران است.
با این حساب ما به عنوان یک بازاریاب محتوا یا حتی به عنوان یک دیجیتال مارکتر دو وظیفه اصلی داریم:
- کاربران را به سمت تولید این محتواها سوق بدهیم
- محتواهای تولید شده از سوی کاربران را به سمت و سوی درستی هدایت کنیم
چگونه کاربران را به سمت تولید محتوا ترغیب کنیم؟
بهترین راه برای رسیدن به این هدف، استفاده کردن از «CTA» یا «کال تو اکشن» است. من قبلا در مقاله دیگری به طور مفصل و در قالب مثالهایی ساده، راجع به کال تو اکشن توضیح دادهام. پیشنهاد میکنم برای سر در آوردن از این مفهوم به مقاله «چیستی کال تو اکشن و رمزگشایی ساده از ماجرای آن» سر بزنید.
اما چیزی که در این مقاله میخواهم راجع به آن صحبت کنم این است که ما با شناخت مخاطب و بر اساس فضایی که در آن قرار گرفتهایم میتوانیم کال تو اکشنهای خوبی بسازیم و در زمان و مکان درستش، کاربر را به سمت تولید محتوا تشویق کنیم.
هدایت کردن محتواهای کاربرساز؛ حرکتی همیشگی، دعوتی ماندگار
در اولین قدم ما با ایجاد کال تو اکشنهای کاردرست، کاربران را به سمت تولید محتوا در قالبهای گوناگون – از متن و تصویر گرفته تا صدا و ویدیو – تشویق کردهایم.
آنها هم به این تشویق ما پاسخ مثبت دادهاند و برایمان محتوا تولید کردهاند. اینجا دقیقا همان بخشی است که باید سکان هدایت کردن این جریان را در دست بگیریم.
نباید با رسیدن به اولین ساحل خوش آب و هوا لنگر را بیندازیم و متوقف شویم. برعکس، فرایند تشویق کاربران و تولید محتوا توسط آنها باید ادامهدار باشد و پیوسته اتفاق بیفتد.
البته میتوان از «UGC» در تعدادی کمپین و مینی کمپین هم استفاده کرد اما باید حواسمان را جمع کنیم تا بعد از تمام شدن کمپین هم به این کار ادامه دهیم. با این کار میتوانیم به طور پیوسته از مزیتهای «UGC» بهره ببریم.
رابطه «UGC» و ابعاد کسب و کارها؛ آیا فقط غولهای تجاری میتوانند در آبهای آزاد «UGC» کشتیرانی کنند؟
محتواهای کاربرساز، بر خلاف اسم غلطاندازی که دارند، اصلا چیز عجیب و غریبی نیستند. چه بسا خودتان بارها از آن استفاده کرده باشید اما نمیدانستید که در حال استفاده از محتواهای کاربر ساز هستید یا خودتان دارید آن را برای برندهای دیگر میسازید!
محتوای تولید شده توسط کاربر میتواند هر چیزی باشد؛ متن، عکس، فیلم. در واقع، نکته مهم، نوع محتوا نیست بلکه همخوانی محتوا با فضای کسب و کار ما است. با این حساب، همه کسب و کارها، چه کوچک و چه بزرگ، میتوانند از «UGC» استفاده کنند. اجازه بدهید با چند مثال از انواع «UGC» این موضوع را برایتان روشنتر کنم:
-
پرسشهایی که در استوری اینستاگرامتان از مخاطبان میپرسید
بنا به دلیلهای ریز و درشتی، گاهی در استوری اینستاگرامتان از مخاطبان خودتان سوالهایی میپرسید. آنها هم به آن پرسشها جواب میدهند.
سپس شما آن پاسخها را با دیگران به اشتراک میگذارید. این ماجرایی است که بسیاری از برندها، حتی برندهای شخصی هم آن را به خوبی انجام میدهند و در کمال سادگی، یک «UGC» است.
اجازه بدهید یک مثال سادهتر بزنم. تصور کنید یک اینفلوئنسر که در زمینه گردشگری فعال است به یک منطقه سفر میکند. سپس از مخاطبانش میخواهد که درباره آن منطقه نظر بدهند یا خاطراتی که از سفر به این منطقه دارند را تعریف کنند. این ماجرا به شکلی جذاب باعث میشود که کاربران برای شما محتوا تولید کنند.
مثال دیگری که میتوانم در این زمینه بزنم، بیزینسهایی مثل «کرفس» هستند. در پیج اینستاگرام کرفس راجع به موضوعی مثل سلامتی یا ورزش صحبت میکنند بعد از کاربران میخواهند که نظرشان را در این زمینه بگویند.
گاهی کاربران نکتههای بسیار خوبی مینویسند که حتی به ذهن این بیزینس هم نرسیده است. سپس کرفس با اشتراک گذاری این نظرها و هدایتشان به محتواهای تولید شده جهت میدهد.
-
وقتی از کاربران میخواهید که دست به کامنت شوند
این اقدام هم دعوت به تولید «UGC» به شمار میرود. حتی گاهی ممکن است این کار را در قالب یک تمرین انجام دهیم؛ یعنی از کاربرانمان بخواهیم که یک کار ساده را انجام دهند و نتیجه آن را برایمان بنویسند.
این همان کاری است که همیشه در دیجیتالینگ انجام میدهیم. ما در انتهای محتوای خودمان از کاربران سوال میپرسیم یا گاهی تمرین میدهیم و از آنها میخواهیم که پاسخ تمرین یا سوال ما را در کامنتها برایمان بنویسند. سپس ما به پاسخ آنها فیدبک میدهیم.
[color-box color=”#d6efeb” text-color=”#14234d” ]از یک جایی به بعد، دیگر فقط دیجیتالینگ محتوا تولید نمیکند و کاربران هم برای تولید محتوا به سبک خودشان آستینها را بالا زدهاند.[/color-box]مثال دیگری که میتوانم در همین بخش تولید محتوا با کامنت برایتان بزنم در سایت «متمم» رخ میدهد. اگر سری به این سایت زده باشید میبینید که مثلا در انتهای یک مقاله 1000 کلمهای به کاربران یک تمرین داده شده است. کاربران هم یکی پس از دیگری تمرینهایشان را در قالب کامنت نوشتهاند و این قطرههای کوچک تا مثلا 9 صفحه ادامه پیدا کردهاند! تقریبا 10 برابر محتوای تولید شده، محتوای «UGC» در متمم دیده میشود. علت این ماجرا توانایی خوب متمم در ترغیب و اعتمادسازی بین مخاطبانش است.
اگر میخواهید در مورد کامنت مارکتینگ اطلاعات بیشتری به دست بیاورید و آن را در سایت یا پیج خودتان به کار بگیرید حتما مقاله «چطور با کامنت، مارکتینگ کنیم؟» را مطالعه کنید.
من در این مقاله که به تازگی آن را آپدیت کردهام به طور مفصل و همراه با مثالهای گوناگون ماجرای کامنت مارکتینگ را توضیح دادهام.
-
مسابقههای شبکههای اجتماعی؛ تلاشی برای پیروزی خودتان در کنار کاربر
در اینستاگرام مسابقههای زیادی وجود دارند که کاربران را به شرکت در آن و گرفتن جایزهها تشویق میکنند. در واقع، چیزی که پس از مسابقه و در حین آن به برگزار کننده مسابقه میرسد، حجم قابل توجهی از «UGC» است.
چرا تولید محتوا توسط کاربران مهم است؟
محتوای تولید شده توسط کاربر، یک نشانه است که به ما ثابت میکند روشمان در تولید محتوا و برقراری ارتباط با کاربران درست و اثربخش بوده است؛ افراد مختلفی ما و کسب و کارمان را دنبال کردهاند، از خواندن یا تماشای محتوایمان لذت بردهاند و حالا خودشان میخواهند که به شکلی برای ما محتوا تولید کنند و آن را با بقیه به اشتراک بگذارند.
محتواهای تولید شده توسط کاربران باعث میشوند که سرعت رشد برند و کسب و کار ما افزایش پیدا کند. چون چنین محتواهایی نه از طرف ما بلکه از طرف کاربران تولید میشوند. بنابراین خیلی راحتتر اعتماد کاربران دیگر را به خود جلب میکنند.
پس بهترین کاری که میتوانیم بکنیم این است که بستر و فضای تولید چنین محتواهایی را فراهم کرده و کاربران را به سمت تولید این محتواها دعوت کنیم. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. هر سال، آژانسهای گردشگری از کاربرانشان میخواهند که در سفرهای نوروزی تجربههای خودشان را با هشتگهای خاصی در فضای آنلاین به اشتراک بگذارند.
در اثر این ماجرا، کاربران تجربه خودشان را در قالب یک گروه خاص به دیگران نشان میدهند و تاثیر خوبی در شناخته شدن و رشد آن آژانس میگذارند. گذشته از شناخت برند، کاربران تجربههای خرید و اقامتی خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند.
مثلا از یکدیگر میپرسند که بلیط را از کجا خریداری کردهاند؟ از خدمات اقامتی که فلان تور نوروزی برایشان فراهم کرده بود راضی بودند یا نه؟ و به همین ترتیب، به صورت طبیعی و بدون آنکه هیچ تبلیغی صورت بگیرد، نام آن برند یا آژانس مسافرتی در میان کاربران دست به دست میشود.
البته این ماجرا فقط محدود به آژانسهای مسافرتی نمیشود. شاید شما یک پیج اینستاگرامی دارید که درباره مکانهای تفریحی ایران محتواهای خوبی دارد.
در این صورت هم چنین دعوتی میتواند بسیار مفید باشد. چون کاربران در آن بازه زمانی خاص، تجربههای واقعی خودشان را از فیلتر شما با دیگران به اشتراک میگذارند. چنین محتواهایی بسیار بیشتر از محتواهای با کیفیت شما باعث رشد پیجتان میشوند.
ماجرای دو تجربه از UGC در دو مکان متفاوت
یکی از تجربههای موفق من از محتوای تولید شده توسط کاربر مربوط به لینکدین میشود. وقتی در این شبکه اجتماعی شروع به تولید محتوا کردم، به دنبال موضوعهایی بودم که کاربران به آن علاقه بیشتری دارند و احتمال مشارکت در آن بحثها زیاد است. مثلا «کارآفرینی»، «کارمندی» و موضوعهایی از این دست.
سپس از کاربران میخواستم که تجربه خودشان راجع به آن موضوع را در کامنتها بنویسند. استقبال کاربران خیلی زیاد بود. افراد زیادی از تجربههای خودشان و فراز و نشیب کارها حرف میزدند. از یک جایی به بعد، کاربران مختلف، شروع به گذاشتن پاسخ برای کامنتهای کاربران دیگر کردند.
آنها به یکدیگر ریپلای میزدند و جواب خود را مینوشتند. ماجرا طوری پیش رفت که انگار من شروع کننده یک بحث بزرگ بودم که حالا دیگر فقط متعلق به من نبود. اما این ماجرا چه آوردهای برایم داشت؟ خب بیایید نگاهی به آنها بیندازیم:
صفحه من خیلی بیشتر از گذشته دیده شد. به ویژه آن بخشهایی که مربوط به تجربههای کاریام بودند.
اگر در آن زمان فقط به انتشار تجربههایم بسنده میکردم و اجازه نمیدادم که کسی زیر پستم کامنت بگذارد، هیچوقت پست من به آن شکل، دیده نمیشد. در حقیقت، دعوت از دیگران برای بیان تجربههایشان داستان دیگری خلق میکند.
دومین تجربه من از محتوای تولید شده توسط کاربر به سایت «پت پُرس» برمیگردد. اگر به این سایت سر زده باشید حتما دیدهاید که در آن محتواهای گوناگونی راجع به حیوانات خانگی وجود دارد؛ مثلا وقتی در پت پُرس، در مورد یک پرنده صحبت میکنیم، مخاطبانمان کسانی هستند که یک پرنده خانگی دارند.
بنابراین وقتی از آنها درخواست کردیم تا تجربههایشان را در قالب کامنت برایمان بگذارند با استقبال خوبی روبهرو شدیم. کاربران مختلف، نظرهای ارزشمندی برایمان ارسال کردند و حتی به نظرات دیگر کاربران هم پاسخ میدادند.
با چند نمونه موفق و ایرانی «UGC» آشنا شوید
در این بخش میخواهم به سراغ چند کسب و کار ایرانی بروم که از محتواهای کاربرساز برای رشد کسب و کار خودشان استفاده بسیاری کردهاند.
بررسی کردن مثالهای ایرانی برای من همیشه در اولویت است چون ما میتوانیم از کسب و کارهای کشور خودمان هم چیزهای زیادی یاد بگیریم. در واقع، نباید فقط چشممان را به کسب و کارهای خارجی بدوزیم؛ و اما نمونهها:
-
دیجی کالا؛ بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران
به نظر من، یکی از سرمایههای دیجی کالا محتواهایی است که از سوی کاربران دیگر تولید میشوند. ناگفته نماند که دیجی کالا توانسته به خوبی این ماجرا را هدایت کند. مثلا:
-
نوشتن نظر، پای محصولات
وقتی محصولی را خریداری میکنید میتوانید نظرتان را به عنوان مشتری آن محصول بنویسید، از نقطههای قوت و ضعفش بگویید یا آن را نقد کنید. هیچ اشکالی ندارد.
دیجی کالا نظرهای منفی و نقدهای مشتریان به کالاها را با نهایت صداقتی که میتواند از خودش نشان دهد منتشر میکند.
حتی به تازگی خبرهایی رسیده که دیجی کالا در حال خودکارسازی فرایند تایید کامنتها است و برای این کار از هوش مصنوعی کمک گرفته است. به این ترتیب، زمان خیلی کمی از کارکنانش گرفته میشود و نظرات به سرعت منتشر میشوند.
نکته جالب اینجا است که ما بیشتر وقتها برای خرید محصول به سراغ دیجی کالا نمیرویم. بلکه میخواهیم از نظرات نوشته شده در مورد محصولات با خبر شویم. چون هیچ سایت دیگری مثل دیجی کالا وجود ندارد که کاربران اینقدر در آن کامنتهای هدفدار گذاشته باشند.
دیجی کالا مدتی قبل این روند را تکمیلتر کرد و امکان گذاشتن عکس و ویدیوها را هم در کامنتها فعال کرد. با این کار، حتی اگر ویدیوها و عکسهای ارسال کاربران بیکیفیت باشند اما چون از سوی کاربران هستند اهمیتی زیادی دارند.
این محتواها باعث میشوند که کاربران برای خرید خود تصمیم بهتری بگیرند. چون در این محتواها به جای صاحب برند، این مشتریان هستند که نظرشان را در مورد محصول به گوش دیگران میرسانند.
-
دیجی کالا مگ تلنت
دیجی کالا با راهاندازی بخش «دیجی کالا مگ تلنت» و پرداخت پول در ازای تولید ویدیوهایی که از محصولات خریداری شده ساخته شده باشند، قدمی دیگر برای تولید محتواهای «UGC» برداشته است. به این ترتیب کاربران میتوانند با ساخت ویدیوهای آنباکسینگ و معرفی محصول – البته در چهارچوبی که دیجی کالا تعیین کرده است – به کسب درآمد بپردازند. میتوانید نمونههای تولید شده از این ویدیوها را در دیجی کالا مگ تلنت ببینید. اگر دیجی کالا میخواست خودش این کار را انجام دهد نمیتوانست به این راحتی در مورد تکتک محصولات موجود در سایتش چنین محتواهایی را تولید کند. در سالها آینده تعداد افرادی که از این طریق کسب درآمد میکنند بیشتر هم خواهد شد.
بد نیست نگاهی به یکی از موفقترین ویدیو ارسالی کاربران به دیجیکالا بزنیم:
-
علی بابا؛ کسب و کاری با بوی سفر
همانطور که میدانید بیزینس «علی بابا» در زمینه سفر فعالیت میکند. علی بابا هر چند وقت یک بار در پیج اینستاگرامی خود کمپینی را به راه میاندازد؛ مثلا مدتی قبل کمپینی را با هشتگ «#همسفرهرسفر» به راه انداخت که در آن کاربران عکسهای سفر خود را با دیگران به اشتراک میگذارند.
با این کار، کاربران به طور غیر مستقیم به علی بابا وصل میشوند. درست است که در این هشتگ، نامی از علی بابا برده نمیشود اما سیگنالهای آن به علی بابا میرسد.
-
ویرگول؛ برای آنها که نوشتن را دوست دارند
وبسایت «ویرگول» هر سال کمپینی را با عنوان «کوله پشتی من» به راه میاندازد و از کاربرانش میخواهد اتفاقهایی که در طول یکسال گذشته برایشان رخ داده را با دیگران به اشتراک بگذارند. در بسیاری از موارد، نام هیچ برندی در این میان برده نمیشود. اما نکته مهم این است که ویرگول، هدایتگر این ماجرا بود و بقیه کاربران آن را ادامه دادند.
-
دیجیتالینگ؛ مدرسهای برای اهالی دیجیتال مارکتینگ
دوست دارم در انتهای مقاله، مثالی از خودمان بزنیم. ما در دیجیتالینگ بخشی به نام دورهها داریم. در صفحه محصول هر دوره، بعد از توضیحهای فراوانی که در مورد دوره دادهایم قسمتی را برای نظرات شرکت کنندهها خالی گذاشتهایم.
به نظر من آن بخش، یکی از مهمترین قسمتهای آن صفحه است. چون ما نه از کاربران بلکه از شرکت کنندگان دوره، یعنی کسانی که تماشای دوره را تا انتها پیش بردهاند میخواهیم که نظرشان در مورد دورهای که برای آن هزینه کردهاند بنویسند.
در کنار این ماجرا، تقریبا یک ماه پس از اینکه کاربران دوره را خریدند به آنها پیامک میزنیم و از آنها میخواهیم که نظرشان را در مورد دوره در سایت دیجیتالینگ بنویسند.
پیامکی که برای کاربران ارسال میشود، چیزی در این مایهها است: «فلانی عزیز سلام، امیدواریم که دوره را دیده باشید و تماشای آن برایتان مفید باشد. خوشحال میشویم اگر نظرتان را در مورد این دوره در صفحه آن بنویسید.» ناگفته نماند که این بخش به صورت خودکار ارسال میشود.
در بخش بعدی، وقتی شرکت کننده در حال تماشای دوره است ما با او در قالب بخش پشتیبانی و حتی مدرس دوره ارتباط برقرار میکنیم تا پاسخگوی سوالات، تمرینها یا مشکلات پیش آمده در زمینه لاینسس، نرمافزار، پلیر و … باشیم. این کار هم به نوبه خود باعث میشود تا شرکت کننده دوره به صورت خودجوش یا حتی گاهی بنا به درخواست من نظرش را در مورد دوره ثبت کند.
دقت کنید. من در اینجا به شرکت کننده دوره خط نمیدهم که فلان نظر را بنویسد و از من یا دوره تعریف کند. بلکه از او میخواهم تا نظر، انتقاد یا پیشنهاد خود را بنویسد و نقاط ضعفم را به گوش خودم و دیگر کاربرانی که صفحه دوره را میبینند برساند. از طرفی، به این نتیجه رسیدهام که فقط نظر متنی کافی نیست. ما از برخی از شرکت کنندگان دوره درخواست کردیم تا نظر خود را در قالب ویس هم برایمان بفرستند و اگر اجازه دادند آن را در سایت منتشر کنیم. برخی دیگر از کاربران برای ما ویدیو هم میفرستند که آن را در همان صفحه دوره منتشر کردهایم.
[posts-cta title=”سُکان کشتی محتوای سایتتان را در دست بگیرید” btn-text=”میخواهم در دوره بازاریابی محتوایی شرکت کنم” btn-link=”https://digitaling.org/product/content-marketing/” target=”_blank”]هدایت محتواهای تولید شده توسط کاربران، بخشی از پازل مهارت شما در زمینه بازاریابی محتوایی است. ما در دوره بازاریابی محتوایی که بیش از 15 ساعت آموزش ویدیویی را در بر گرفته است این ماجرا را همراه با مثالها و تمرینهایی کاربردی برایتان روشن کردهایم. همین امروز هم میتوانید با قویتر کردن مهارتهایتان از فرصتهای رایگانی که در دنیای محتوا وجود دارند – مثلا همین «UGC» – برای پررنگ کردن نام برندتان در ذهن مخاطبانتان نهایت بهره را ببرید.
[/posts-cta]خلاصهای از آنچه با هم درUGC گفتیم:
- «UGC» مخفف «User generated Content» یعنی «محتوای تولید شده توسط کاربر» است.
- تیم محتوای یک بیزینس میتوانند با «تشویق کاربران به تولید محتوا» و «هدایت هدفمند محتواهای تولید شده» نقش خود را در «UGC» به خوبی بازی کنند.
- کال تو اکشنها بهترین راه برای تشویق کاربران به سمت تولید محتوا هستند.
- تشویق کاربران به تولید محتوا و هدایت آن، فرایندی طولانی مدت است و باید مادامی که کسب و کار شما وجود دارد، ادامه پیدا کند.
- «پرسشهای استوری اینستاگرام»، «کامنتها» و «مسابقههای شبکههای اجتماعی» نمونههایی از محتواهای کاربرساز هستند.
- «UGC» با جلب اعتماد کاربران باعث رشد برند و کسب و کار شما میشود.
تمرین کنید تا عمیق یاد بگیرید
باز هم به «UGC» فکر کنید و چند نمونه دیگر از این ماجرا را در اطراف خودتان شناسایی کرده و آنها را برایمان بنویسید. به چیزهای سخت فکر نکنید. سادهترین پاسخها درست در کنارتان هستند.
لطفا پاسخ این تمرین را در بخش گپ و گفت دیجیتالینگ با ما در میان بگذارید.
بخش ask me a question اینستاگرام هم میتونه یه جور UGC باشه؟ ما میگیم که سوال بپرسین یا نظر بدین و در انتها نظرات رو به اشتراک میگذاریم... این روند، مفهوم UGC رو میرسونه؟
وقت بخیر خانم رضاپور عزیز
بله این محتوا هم توسط کاربر تولید میشه مشابه همین کامنتی که شما درج کردید
سلام وقتتون بخیر و ممنونم از این محتوای عالیتون
جناب ابراهیمیان محتوای تستیمنیال هم میتونه UGC حساب کنیم یا خیر
سلام بر شما آقای خسروانی عزیز?
بله چخوب اشاره کردید
محتوای تستیمونیال هم میتونه ugc باشه و احتمالا تاثیر خوبی هم در برند و کسب و کار ما خواهد داشت.
این موضوع اینقدر برای ما مهم بوده که یک صفحه مجزا به آن اختصاص دادیم با نام «نظرات همراهان» و از عزیزان درخواست کردیم که نظرشان را راجع به دیجیتالینگ بیان کنند.
به این مورد بسنده نکردیم و در انتهای صفحه یک دکمه برای درج نظر هر عزیزی قرار دادیم که این محتوا بیشتر تولید بشه
در خصوص این مورد در دوره بازاریابی محتوایی مفصل صحبت کردیم
خوشحالم که محتوا براتون مفید بوده
مفید بود ?? بهش اضافه کنیم که:
برای تولید UGC مهمترین شاهکلید اینه که انگیزهی مخاطب رو کشف کنی. چیه که باعث میشه مخاطب دلش بخواد مشارکت کنه؟ و برای کشفش باید مخاطب رو بشناسیم.
مخاطب ما یوزرهایی هستند که قصدشون یه خرید خوب یا دریافت خدمات خوبه؟ یا فروشندگانی که میخوان فروششون بره بالا؟
طراحی یه کمپین UGC خوب فقط با ۱.شناخت مخاطب و ۲. کشف انگیزهی مخاطب و کاشتنش در دل محتوای کمپین امکانپذیره. ???
ممنون از اینکه اطلاعات مفیدتون رو در اختیار ما و دیگر اهالی دیجیتالینگ گذاشتید
سپاس