موثرترین روشهای تبلیغاتی و مارکتینگ، آنهایی هستند که بخش زیادی از حواس کاربران را به خود درگیر میکنند. در میان انواع روشهای مارکتینگ، ویدیو مارکتینگ پرچمدار این ویژگی به شمار میرود. چون ویدیو، محتوایی ترکیبی است که در آن از صدا و تصویر برای انتقال یک پیام یا مفهوم خاص استفاده میشود.
در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سرآغاز ویدیو مارکتینگ میرویم، با آن بیشتر آشنا میشویم، انواع ویدیوها را مورد بررسی قرار میدهیم، نقطههای قوت و ضعف «Video Marketing» را زیر ذرهبین میگذاریم و چند تجربه جالب از این روش مارکتینگ را میخوانیم. با ما همراه باشید.
وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ میتوانید از این قسمت به نسخه صوتی مقاله گوش دهید.
منظور از ویدیو مارکتینگ چیست؟
ویدیو مارکتینگ، شاخهای از دیجیتال مارکتینگ است که در آن از ابزار ویدیو به عنوان بستری برای معرفی محصول و خدمات با روشهای خلاقانه استفاده میشود. برخی از مارکترها فکر میکنند که ویدیو مارکتینگ به گرفتن یک فیلم از محصول یا ضبط یک ویدیو برای معرفی ویژگیهای خوب سرویسی که ارائه میدهند خلاصه میشود.
در حالی که روشهای گوناگونی برای «Video Marketing» وجود دارند. از طرفی، چون ویدیو نوعی محتوا به شمار میرود. پس ما به هنگام ویدیو مارکتینگ در حال بازاریابی محتوایی هم هستیم. در واقع، ویدیو مارکتینگ، شاخهای از بازاریابی محتوایی است.
در مطلبی دیگر راجع به «بازاریابی محتوایی» صحبت کردیم که پیشنهاد میکنم آن را مطالعه کنید.
جالب اینجا است که ویدیو مارکتینگ فقط محدود به فضای دیجیتال نمیشود. مثلا وقتی در یک همایش، ویدیویی در مورد یک محصول یا خدمت به نمایش درمیآید، باز هم «Video Marketing» صورت گرفته است. مزیتی که ویدیو مارکتینگ در بستر آنلاین دارد، امکان اندازهگیری دقیق دادهها است.
انجام ویدیو مارکتینگ چه تاثیری روی کسب و کارها میگذارد؟
آمار و ارقام نشان میدهند که علاقه کاربران به تماشا و استفاده از ویدیوها روز به روز افزایش مییابد. حتی بیحوصلهترین کاربری که هیچوقت به سراغ محتوای متنی بیشتر از دو خط نمیرود به احتمال زیاد یک ویدیوی دو دقیقهای را باز کرده و آن را تماشا میکند.
من مدتی قبل در کانال تلگرام دیجیتالینگ یک نظرسنجی قرار دادم و از کاربران پرسیدم که کدام نوع از محتواهای متنی، ویدیویی، تصویری یا صوتی را بیشتر از بقیه دنبال میکنند. نتیجه این نظرسنجی نشان داد که کاربران بیشتر به سراغ محتواهای ویدیویی میروند؛ پس از آن به ترتیب، تصویر، صدا و در آخر محتوای متنی و کتاب الکترونیکی قرار گرفته بودند.
از این گذشته، هر روز کاربران بسیاری زیادی به وبگاه یوتیوب میروند و زمان خود را در آن سپری میکنند. به نظر من، یوتیوب بعد از گوگل، یک موتور جستجوی بسیار قوی است که محتواهای ویدیویی بسیاری را در خود جای داده است. همین موضوعها باعث میشوند که کسب و کارها هم به سمت تولید ویدیو و استفاده از ویدیو مارکتینگ بروند. گذشته از این، ویدیوها دو کار مهم زیر را انجام میدهند:
جلب اعتماد مخاطب
یک ویدیو به مراتب، بسیار بیشتر از یک متن میتواند در ذهن مخاطب، حس اعتماد به برند یا کسب و کار را ایجاد کند. چون کاربران به هنگام تماشای ویدیو در یک لحظه، تصویر، صدا و محتوا را با هم دریافت میکنند و این موضوع باعث میشود که گارد خود را پایین بیاورند و خیلی راحتتر به آن برند اعتماد کنند.
به دنبال این ماجرا، میزان فروش هم افزایش مییابد. از طرفی، اگر شما یک کمپین تبلیغاتی به راه بیندازید و در لندینگ پیج خود یک ویدیو بگذارید، نرخ تبدیل بسیار بهتری را نسبت به قرار دادن یک محتوای متنی در صفحه لندینگ پیج تجربه خواهید کرد.
بهبود چشمگیر سئوی سایت
گوگل، طرفدار کاربر است. این بدان معنی است که هر چه را کاربر دوست داشته باشد، در نظر گوگل ارزشمند جلوه میکند. وقتی کاربر در عمل نشان میدهد که ویدیو را بیشتر از سایر فرمتهای ویدیویی دوست دارد، گوگل نیز وبسایتهایی که ویدیوی بیشتری دارند را مورد توجه خود قرار میدهد. نتیجه این میشود که قرار دادن ویدیو میتواند روی سئوی سایت تاثیر بسیار خوبی بگذارد.
ویدیو مارکتینگ چه مزیتهایی دارد؟
در محتوای ویدیویی میتوان ره صد ساله محتوای متنی را یک شبه طی کرد. چون ویدیوها این توانایی را دارند که روی احساس مخاطب تاثیر مستقیم بگذارند. به همین دلیل است که تماشای ویدیو میتواند اشک کاربر را دربیاورد یا کاری کند که او از ته دل بخندد.
در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام – که در ایران کاربران زیادی دارد – هم ویدیوها بسیار بیشتر از سایر فرمتهای محتوا به اشتراک گذاشته میشوند. به همین دلیل است که پیجهای بیزینسی به شدت از ویدیوها استفاده میکنند و برای آن زمان میگذارند.
نگاه به نکاتی که کار ویدیو را برای ما سخت میکند!
«Video Marketing» در کنار تمام مزیتهایش نکاتی هم دارد که شاید باعث شود کمتر سمت آن برویم که در این بخش نگاهی به آنها میاندازیم:
زمانبر بودن فرآیند تولید ویدیو
ساخت ویدیوها میتواند حجم زیادی از زمان ما را بگیرد. گذشته از این برای تولید آن به ابزارهای زیادی مانند پریمیر «Adobe Premiere Pro» یا برخی از اپلیکیشنها نیاز داریم. اگر هم قرار باشد ویدیو را از صفر تولید کنیم پای موضوعهایی مانند ادیت ویدیو، نورپردازی و حتی گاهی طراحی و ساخت صحنه هم به میدان باز میشود.
هزینه بالای تجهیزات تولید ویدیو
اگر بخواهید ویدیوهای محصولات یا خدماتتان را خودتان تولید کنید چارهای جز خرید تجهیزات فیلمبرداری، صداگذاری، نورپردازی و ساخت صحنه ندارید. تمام این موارد در کنار هم هزینه زیادی برای کسب و کارهای کوچک محسوب میشوند.
به نظر من، کسب و کارهایی که در ابتدای راه هستند به جای تمرکز روی تولید ویدیو برای محصولات یا خدماتشان و تحمل هزینه بالای تجهیزات، میتوانند خیلی ساده با یک تلفن همراه و کمک گرفتن از چند اپلیکیشن ادیت ویدیو کار خود را پیش ببرند و در ابتدای راه هزینه گزافی نکنند یا به جای تولید ویدیو میتوانند از ویدیوهای خارجی استفاده کنند و فقط روی آنها صداگذاری کرده یا برایشان زیرنویس بسازند. با این کار، علاوه بر حمایت از قانون کپی رایت میتوانند بدون هزینه زیاد برای کسب و کار آنلاین خود محتوای ویدیویی تولید کنند.
آیا با انواع مختلف ویدیو آشنایی دارید؟
ویدیوها انواع مختلفی دارند و با توجه به موضوعی که پوشش میدهند نتیجه متفاوتی را به نمایش میگذارند. مثلا برای یک سایت، افزایش ترافیک و برای دیگری افزایش فروش را به دنبال دارند. اما با این وجود در چند دسته کوچک جای میگیرند:
ویدیوی معرفی محصول، خدمات یا برند
اگر محصول ما فیزیکی است، میتوانیم ویدیویی بسازیم و در آن محصول خود را در اصطلاح «اوپن باکس» کنیم؛ یعنی آن را از بستهبندی بیرون بیاوریم و درباره کارکرد آن، مزیتها، معایبش و هر سوالی که فکر میکنیم در ذهن کاربر وجود دارد توضیح بدهیم.
اگر محصول ما به صورت یک محتوای آموزشی یا یک سرویس است، میتوانیم در ویدیوی معرفی محصول به عنوان مدرس دوره یا ارائه دهنده آن سرویس، توضیحهایی را درباره آن محتوا بدهیم.
گاهی هم ویدیوهای معرفی در مورد محصول یا خدمات نیستند و هدف ما از ساخت آن ویدیوها این است که برند خودمان به کاربران بیشتری معرفی کنیم، از کسب و کارمان برایشان بگوییم یا حتی به آنها دلیلی برای استفاده از برندمان بدهیم.
معمولا این ویدیوها با استفاده از موشن گرافیک ساخته میشوند. اگر یک سرچ کوچک در آپارات داشته باشید میتوانید نمونههای زیادی از این ویدیوهای معرفی برند را ببینید. این ویدیوها بیشتر جنبه تبلیغات مستقیم دارند. البته من بیشتر به ویدیوهای آموزشی که به دور از هر تبلیغی ساخته میشوند علاقه دارم. این نوع از ویدیوها با هدف شکلگیری پرسونال برند تولید میشوند، رایگان هستند و کاربران استقبال خوبی از آنها میکنند.
ویدیوهای معرفی همایش یا رویدادها هم شبیه به ویدیوهای دوره آموزشی هستند. با این تفاوت که این بار، سخنران همایش درباره آن رویداد و چرایی شرکت در آن صحبت میکند؛ مثلا توضیح میدهد که با شرکت در آن رویداد چه چیزهایی را به دست میآورید و با شرکت نکردن، چه چیزهایی را از دست میدهید.
ویدیوهایی که توسط کاربران تولید میشوند
در اصطلاح به آنها «UGC» یا «User Generated Content» میگویند؛ یعنی ویدیوهایی که توسط کاربران تولید میشوند. این نوع ویدیوها برای کسب و کارها بسیار مفید هستند. نمونه آنها را میتوان در ویدیوهایی یافت که کاربران در مورد محصول یا خدماتمان تولید میکنند و ما آنها را در شبکههای اجتماعی خودمان یا حتی وبسایت شرکت منتشر میکنیم.
تاثیر این کار خیلی بیشتر از زمانی است که خودمان در مورد محصول یا سرویسمان صحبت میکنیم. به تازگی دیجی کالا هم دست به تولید چنین محتواهایی زده است. این وبسایت از کاربران خود خواسته است که بعد از خرید محصول از مرحله باز کردن آن یک ویدیو تهیه کنند و برای سایت بفرستند.
در انتها هم به بهترین ویدیو یک جایزه میدهد. البته این نوع محتوا دیگر «UGC» نیست بلکه «CGC» است. چرا که مشتریان(Customers) آن را تولید میکنند.
این کار حتی به دیجی کالا هم به عنوان وبسایتی که سالها در حال تولید محتوای ویدیویی است تجربههای جدیدی میدهد.
مصاحبه با همکاران، مشتریان و… هم جزوی از بخش های ویدیو مارکتینگ هست که در ادامه راجع به تجربهمان در این موضوع صحبت خواهیم کرد.
در انتها از چند تجربه خودم در مورد تولید ویدیوهای معرفی و آموزشی برایتان میگویم:
تجربه اول: ساخت ویدیوهای آموزشی در زمینه حیوانات خانگی
یکی از کسب و کارهایی که در آن فعالیت میکنم، پت پُرس (خدمات آنلاین حیوانات خانگی) است. در ایران محتواهای چندانی در زمینه حیوانات خانگی تولید نشده است. به همین دلیل، کاربران سوالهای زیادی در این مورد دارند و در بیشتر موارد پاسخ مناسبی برایشان پیدا نمیکنند.
این ماجرا به تیم ما دلیل خوبی برای ساخت ویدیوهای آموزشی میداد. نتیجه آن شد که کاربران استقبال خیلی خوبی از این ویدیوها کردند. با وجود آنکه ویدیوهای ما در یک کانال یوتیوب منتشر میشدند اما طبق آمارهایی که داشتیم ۷۰ درصد کاربران تا انتهای بیشتر ویدیوهایی که تولید کرده بودیم را تماشا میکردند. این موضوع نتیجه خوبی برای ما داشت.
تجربه دوم: ویدیوی آموزشی در کانال تلگرام
تجربه بعدی من به زمانی باز میگردد که یکی از آپدیتهای تلگرام آمده بود و در آن آنالیتیکس به کانالهای تلگرامی اضافه شده بود. من یک ویدیوی آموزشی تقریبا ۱۰ دقیقهای ضبط کردم و در آن بخشهای مختلف این آپدیت جدید را توضیح دادم که بسیار هم مورد استقبال کاربران قرار گرفت.
تجربه سوم: انتشار رایگان بخشی از یک وبینار
زمانی یک وبینار آموزشی چهار ساعته گذاشته بودم. تصمیم گرفتم حدود ۲۰ دقیقه از آن را به صورت رایگان در کانال دیجیتالینگ منتشر کنم تا اگر کسی خواست نسخه کامل وبینار را تهیه کند بتواند با دیدن این چند دقیقه ویدیو راحتتر تصمیم بگیرد.
تجربه چهارم: مصاحبه با ناشران وبسایتها در پلتفرم مدیااد
ما تجربه کار با این نوع از ویدیوها را در «مدیااد» داشتیم. البته این ماجرا به سال ۹۸ برمیگردد. مدیااد یک پلتفرم تبلیغاتی است. یعنی یک طرف ماجرا تبلیغ دهندهها و یک طرف دیگر ناشران تبلیغ (صاحبین وبسایت) هستند. ما در طول این ویدیوها با هر دو طرف صحبت کردیم و از آنها خواستیم که تجربههای خوب یا بد خود را از همکاری با مدیااد بیان کنند.
سعی کردیم با مدیران وبسایتهایی که در میان کاربران شناخته شدهتر بودند مصاحبه کنیم تا از این راه بتوانیم کاربران دیگر را به همکاری با مدیااد تشویق کنیم. در این مصاحبه به هیچ وجه به کاربران پیشنهاد نکردیم که در پلتفرم ما ثبت نام کنند. پس از ضبط ویدیوها، آنها را در چند رسانهای که داشتیم مانند کانال تلگرام، پیج اینستاگرام و لینکدین منتشر کردیم. این مورد هم با استقبال خوبی از سوی کاربران روبهرو شد.
خلاصهای از آنچه با هم در ویدیو مارکتینگ گفتیم:
ویدیو، نوعی از محتوا است. وقتی از این محتوا برای معرفی محصول یا خدماتمان به مخاطبانمان استفاده میکنیم ویدیو مارکتینگ را انجام دادهایم.
افزایش روزافزون اشتیاق کاربران به تماشای ویدیوها این محتوا را به گزینهای جذاب برای کسب و کارها تبدیل کرده است.
ویدیو مارکتینگ میتواند باعث جلب اعتماد کاربران شود و روی بهبود سئو نیز تاثیر خوبی بگذارد.
«ویدیوهای معرفی»، «ویدیوهای تولید شده توسط کاربران» و «ویدیوهای مصاحبهای» سه دسته اصلی از انواع ویدیو مارکتینگ به شمار میروند.
نظر شما چیست؟
آیا تجربهای از ساخت ویدیو برای محصول یا خدمات خود دارید؟ لطفا آن را برای من و کاربران دیجیتالینگ تعریف کنید.
این مطلب برای شما مفید بود؟
1/5(1
امتیاز )
آیا خواندن این مقاله چیزی به دانستههای شما اضافه کرد؟
دیجیتال مارکتینگ، راز بقای کسب و کارها در قرن ۲۱ است. کسب و کارهایی که به حضور در دنیای سنتی اصرار دارند، نه تنها رشد و بقای طولانی مدتشان را به چالش میکشند، بلکه زمینه فراموش شدن خود را هم فراهم میکنند. دنیای دیجیتال با امکانات فوقالعاده خود این فرصت را در اختیار کسب و کارها قرار میدهد تا خیلی سادهتر و با سرعت و کیفیت بیشتری به کسب درآمد بپردازند. برای چشیدن طعم پیروزی
در روزگاری که ما زندگی میکنیم، شبکههای اجتماعی به بخشی از ماجرای روزمرهمان تبدیل شدهاند. هر کدام از ما زمان زیادی در این شبکهها میگذرانیم و حتی با استفاده از آنها دریچههای تازهای برای کسب درآمد باز میکنیم. اما این تمام ماجرا نیست. چون کسب و کارهای دیگر به ویژه کسانی که در زمینه کاری شما فعالیت میکنند هم در این شبکههای اجتماعی حضور دارند. برای پیروزی در این مسابقه باید از چموخم این ماجرا
اگر کمی خوب نگاه کنیم، در زندگی هر کدام از ما حداقل یک فرد ویژه وجود دارد. او کسی است که مسیر اصلی زندگیمان را به ما نشان داده است و ما خواسته یا ناخواسته جا پای قدمهای او گذاشتهایم. میتوانیم غبار تاثیر این فرد را در تکتک تصمیمهایی که برای خودمان و زندگیمان میگیریم احساس کنیم. کمکم، آنقدر به او شبیه میشویم که با خود قبلیمان فرسنگها فاصله میگیریم. اگر این فرد، درست باشد،
در طول تاریخ بشر، از زمان دایناسورها گرفته تا انسانهای هوشمند، فقط گونههایی فرصت زندگی را از آن خود کردهاند که به جای مقاومت در برابر شرایط تازه، انرژی خود را صرف سازگاری و یافتن هر چه زودتر جایگاه خود در تقسیمبندی جدید کردهاند. در دنیای وب هم سایتهایی که خودشان را با اصول گوگل و الگوریتمهای آن سازگار میکنند، در میان بهترینها باقی میمانند. سئو، این ماجرا را شدنی میکند. در این قسمت از
در کارزار حضور در موتور جستجوی گوگل، دو راه برای مبارزه وجود دارد. راه اول که آن را «سئو» مینامند مسیری سنگلاخی است که باید با بیل و کُلنگ، عزمی راسخ و انگیزهای لبریز، آن را برای خود هموار کنید. اما وقتی این جاده هموار شود میتوانید با سرعت در آن پیش بروید. راه دوم «بازاریابی در موتور جستجو» نام دارد. مسیر آن کوتاه و از قبل هموار شده است. اما تا وقتی میتوانید در
چیزهای زنده در دنیای ما اثری از خودشان بر جای میگذارند. آنها با هر روشی که میتوانند حضور خود را در این دنیا فریاد میزنند. درختان با رشد کردن و قد کشیدن، پرندهها با آواز خواندن و پرواز کردن، انسانها با حرکت و صحبت کردن و وبسایتها با تولید محتوا و تبلیغ کردن اعلام حضور میکند. در واقع، اگر تبلیغات آنلاین وجود نداشت، بسیاری از محصولها، خدمات و حتی ایدههایی که اکنون میشناسیم برایمان غریبههایی
درونگرایی، مفهومی مهآلود است. آدمها، شرکتها و روشهایی که ویژگی درونگرایی را با خود به دوش میکشند همیشه بیشتر از جبهه مخالفشان، یعنی برونگراها پر از رمز و راز و پیچیدگی هستند. شاید چیزی شبیه به ضرب المثل: «از آن نترس که های و هو دارد، از آن بترس که سر به تو دارد» در مورد درونگرایی هم صادق باشد؛ البته نه به آن ترسناکی و نه به آن بدی. اتفاقا، سهم بزرگی از پیشرفت
گاهی در دنیای دیجیتال مارکتینگ با اصطلاحهایی روبهرو میشویم که با وجود شباهت زیاد، معنایی کاملا متفاوت از یکدیگر دارند. «بازاریابی محتوا» و «بازاریابی محتوایی» نمونههایی از همین شباهت در ظاهر و تفاوت در معنی به شمار میروند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ «کانتنت مارکتینگ» میرویم و علاوه بر تعریف دقیق هر کدام از این دو اصطلاح به توضیح ویژگیهای بازاریابی محتوایی میپردازیم. با ما همراه باشید. قرار است چه چیزهایی را با
انسانها از زمانهای دور با شیوههای مختلف برای یکدیگر پیام میفرستادند؛ گاهی با دود، گاهی با کبوترهای نامهبر و گاهی با نامههای کاغذی. این روزها هم مردم روشهای خودشان را برای ارسال پیام به دیگران دارند. گاهی با ایمیل، گاهی با پیامک و گاهی از طریق ارسال پیام در شبکههای اجتماعی. همه ما حداقل یک بار به دیگران ایمیل دادهایم و ایمیلهایی هم از دیگران دریافت کردهایم. بنابراین میتوان اینطور برداشت کرد که مفهوم بازاریابی
برخی از انسانها درونگرا و برخی دیگر برونگرا هستند. افراد درونگرا، کشوری در ابعاد وجودشان دارند و پادشاه سرزمین روحشان هستند. آنها از بودن با خودشان و نگه داشتن رازهای مگو در قلبشان احساس آرامش میکنند؛ عرض زندگی و عمق نگاهشان بسیار زیاد است. در نقطه مقابل، افراد برونگرا وجود دارند؛ خوشی آنها به خوشی دیگران گره خورده است. برونگراها، حرفی را در دلشان نگه نمیدارند به همین دلیل، حساب همه با آنها روشن است.
11
. مقدماتی
ویدیو مارکتینگ چیست؟
زمان مطالعه: 13 دقیقه
موثرترین روشهای تبلیغاتی و مارکتینگ، آنهایی هستند که بخش زیادی از حواس کاربران را به خود درگیر میکنند. در میان انواع روشهای مارکتینگ، ویدیو مارکتینگ پرچمدار این ویژگی به شمار میرود. چون ویدیو، محتوایی ترکیبی است که در آن از صدا و تصویر برای انتقال یک پیام یا مفهوم خاص استفاده میشود. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سرآغاز ویدیو مارکتینگ میرویم، با آن بیشتر آشنا میشویم، انواع ویدیوها را مورد بررسی قرار میدهیم، نقطههای
زندگی مثل رودخانهای جاری در بُعد زمان است. ما انسانها، زمانی محدود را روی این رودخانه سپری میکنیم. گاهی در آن شنا میکنیم و با تقلای زیاد اما امیدوار به پیش میرویم و گاهی هم روی کَلَکی چوبی شناور هستیم. در هر صورت، به عنوان یک انسان، جاری بودن بخشی از سرنوشتمان است. اگر باهوش باشیم، از نیروی جاری در این رودخانه برای رسیدن به بهترین مقصدها استفاده میکنیم. اما اگر از هوشمان استفاده نکنیم،
هر روز که میگذرد، اپهای بیشتری با هدف باز کردن یک گره از کار کاربران ساخته میشوند. اما تعداد اپلیکیشنهایی که واقعا مورد استفاده قرار میگیرند کمتر از این حرفها است. شاید «اپ مارکتینگ» همان حلقه گمشدهای باشد که اپلیکیشنها را به کاربران وصل میکند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سرآغاز اپلیکیشن مارکتینگ میرویم، این مفهوم را تعریف میکنیم، چند چرای قدرتمند برای آن مییابیم و با مهمترین روشهای بازاریابی در اپلیکیشن آشنا میشویم.
اگر سیتیاسکن را راهی برای کشف ماجراهای درون بدن به شمار بیاوریم، تحلیل دیجیتال هم راهی برای فهمیدن ماجراهای دنیای وب محسوب میشود. دنیای دیجیتال، سرشار از داده است. این دادهها در اثر رفتاری که کاربران در این فضا انجام میدهند به وجود میآید. در نتیجه، سردرآوردن از آنها مثل شاهکلیدی است که دربهای بسته زیادی را باز میکند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به موضوع «تحلیل دیجیتال» و چند و چون آن میپردازیم. با
انسانهای قرن ۲۱ در حجم بینهایت بزرگی از دادهها زندگی میکنند. برخی از آنها توانایی درک و تحلیل این دادهها را دارند و حتی مفهومی به نام «بازاریابی داده محور» را برای این کار در نظر گرفتهاند. در حالی که برخی دیگر آگاهی چندانی از میزان اهمیت این دادهها ندارند و به آسانی از کنارشان میگذرند. این ماجرا درست مانند آن است که یک رودخانه پر از طلا را به بهانه زیاد بودن سنگریزههای آن
یک دست صدا ندارد؛ خیلیها روی این ضربالمثل قدیمی حساب باز میکنند. افیلیت مارکتینگ، نمونهای واقعی از همین ضربالمثل در دنیای بازاریابی و فروش است؛ جایی که افراد مختلف در جریان یک همکاری شیرین و دو سر بُرد، چرخه فروش را زنده نگه میدارند. در این قسمت از دیجیتالینگ به سراغ «سیستم همکاری در فروش» میرویم و نکتههای پایهای آن را میآموزیم. با ما همراه باشید. وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ میتوانید به نسخه
یکی از آرزوهای دیرینه بشر، طی کردن راه صد ساله، ظرف یک شب است. همه ما میخواهیم که خیلی سریعتر و آسانتر به چیزهایی که دوست داریم برسیم. اما گاهی راه آسانتر مثل یک سراب در دل کویر خشک و بیآب و علف فقط از دور زیبا است و از نزدیک، خیلی بیشتر از راههای دیگر، ما را دچار زحمت میکند. شاید پیمودن راههای طولانی به صبر و حوصله زیادی نیاز داشته باشد. ولی در
بازاریابی، دانشی پیچیده است که با به کار بستن روشهای گوناگون، میخواهد به یک نتیجه ساده برسد؛ فروش! اما این تمام ماجرا نیست. مشتری، محصول و فروش یک مثلث را تشکیل میدهند که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. بازاریابی مانند یک داور یا واسطه، میخواهد از برآیند این سه عنصر یک تجارت سالم و پایدار را به وجود آورد. در این قسمت از دیجیتالینگ به سراغ «قیف بازاریابی» میرویم و نگاهی تازه به داستان بازاریابی
در دنیای بازاریابی سنتی و فروش، تبدیل رهگذر به مشتری، یکی از مهارتهای فروشندههای حرفهای به شمار میرود. فروشندگان مختلف با بررسی دقیق رفتار مشتریان خود به دنبال راههایی برای جلب رضایت او و افزایش حجم فروش میگردند. در دنیای وب هم چنین ماجرایی برقرار است. در این مقاله از دیجیتالینگ به موضوع «نرخ تبدیل» میپردازیم و راهکارهایی را برای بهبود آن ارائه میدهیم. با ما همراه باشید. وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ میتوانید
بخشش، یک ویژگی زیبای انسانی است. ما با بخشیدن چیزهای خوبی که داریم، شادی و آرامش را در جهان پیرامونمان منتشر میکنیم. فرقی نمیکند که چه چیزی را به دیگران میبخشیم؛ مقداری پول، یک ایده، یک کتاب، بخشی از زمانمان، تفکرمان یا حتی احساسمان. چون هر چه را که ببخشیم، چندین و چند برابر میشود و به شکلی مستقیم دوباره به دنیایمان بازمیگردد. به اشتراک گذاری چیزهای خوب هم نوعی بخشش به شمار میرود. در
تمام انتخابها بین دو قدر مطلق «خوب» و «بد» نیستند. گاهی ما بر سر یک دو راهی بین خوب و خوبتر قرار میگیریم. وقتی این دو راهی در دنیای وب باشد، ابزارهای زیادی دست به دست هم میدهند تا کار انتخاب را برایمان راحتتر کنند. «A/B تست» یکی از همان روشهایی است که در دو راهیهای دیجیتالی به ما کمک میکند تا بین دو صفحه، دو روش یا حتی دو رنگ، بهترین گزینه را انتخاب
شاید شما هم شعار «کیفیت، راز ماندگاری است» را شنیده باشید. اگر سری به داستان کسب و کارهای قدیمی اما همچنان قدرتمند بزنیم میبینیم که سنگینی بخش بزرگی از پیروزی تجارتشان بر دوش مفهوم «کیفیت» – کیفیت در خدمات، کیفیت در محصولات، کیفیت در برخورد با نیروی سازمانی و مواردی از این دست – قرار گرفته است. در واقع، آنها پیوسته در حال اندازهگیری دقیق میزان عملکرد خودشان بودهاند تا بتوانند فاکتورهای مهم کسب و
هر سفر در دل خودش درسهایی ناب را به همراه دارد؛ چیزهایی که باعث میشوند بهتر و عریضتر زندگی کنیم. شاید به همین دلیل است که میگویند: «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.» نکته جالب در مورد سفرها این است که هر بار طی کردن یک مسیر – حتی تکراری – باعث میشود که چشمانمان به جمال نکتههایی نابتر روشن شود. در دنیای وب نیز سفرها تاثیرهای خوب و سازندهشان را به دنبال دارند.
در بیشتر موارد وقتی محصولی برای فروش داریم یا هنگامی که میخواهیم خدمتی را به کاربران هدفمان ارائه دهیم قبل از هر کاری به سراغ تبلیغات پولی میرویم. البته تاثیر تبلیغات – اگر درست و به جا استفاده شوند – در رشد کسب و کارها و افزایش فروش بر کسی پوشیده نیست. اما در این میان، میتوان گریزی به راههای دیگری در تبلیغات که نیازی به هزینه کردن ندارند هم زد. چه بسا اگر این
ارتباط آنلاین، یکی از پررنگترین سوغاتیهای اینترنت برای مردم جهان است. با استفاده از این بستر، دری به سمت تمام انسانهای روی زمین باز شد و توانستند با آدمهایی که هیچوقت در طول عمرشان ندیدهاند بیواسطه صحبت کنند. در واقع اینترنت، کانالی برای انتقال افکار جهانی ایجاد کرد. در این میان، کسب و کارها هم توشه خود را از این میدان ارتباطی برداشت کردند. اما آیا در این کار موفق بودند؟ در این مقاله از
تاریخ بشر، سرشار از شیوههای گوناگون رتبهبندی است. گاهی این رتبهبندی و جداسازی عدهای از برخی دیگر یا چیزی از چیزهای دیگر آنقدر برای ما مهم میشود که اصل ماجرا، یعنی همان ارزش و اعتبار واقعی آدمها و اشیا را از یاد میبریم. شاید بتوان این موضوع را به حساب حس رقابت طلبی که در جان بسیاری از انسانها میجوشد گذاشت. سالها است که پای این میل درونی به رتبهبندی دیگران به دنیای وب هم
نوع نگاه ما به ماجراهای اطرافمان، سبک و عمق موفقیتمان را میسازد. این موضوع در دنیای دیجیتال هم مطرح است. مثلا وقتی به عنوان یک تولیدکننده محتوا به کلمههای کلیدی فقط به عنوان واژههایی که در نهایت باید چند بار در متن تکرار شوند نگاه میکنیم، یعنی به یک موضوع مهم، نگاهی سطحی داشتهایم. به دنبال همین نگاه سطحی، مقالههایی که برایشان زحمت بسیاری کشیدهایم، آنچنان که باید، دیده نمیشوند. اما چاره کار چیست؟ چگونه
گپ و گفت کاربران در مورد این مقاله
اولین نفری باشید که نظر یا سوالش را با ما در میان میگذارد
آخرین دیدگاه ها
دیدگاه شما
لطفا دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سوالی ذهنتان را درگیر کرده است؟ در سایت ثبت نام کنید
هر زمان که پاسخی برایتان ارسال شود از طریق پیامک شما را خبر خواهیم کرد.
گپ و گفت کاربران در مورد این مقاله
اولین نفری باشید که نظر یا سوالش را با ما در میان میگذارد
آخرین دیدگاه ها
هر زمان که پاسخی برایتان ارسال شود از طریق پیامک شما را خبر خواهیم کرد.