مفهوم سئو کلاه سفید، آن روی زیبای سئو

راه‌های گوناگونی برای رسیدن به هدف وجود دارند. برخی از آنها اصولی و درست هستند و برخی دیگر اصول را زیر پا می‌گذارند تا با سرعت بیشتری به هدف برسند. در دنیای سئو هم تولیدکنندگان محتوا از راه‌های مختلفی برای جذب مخاطب موردشان استفاده می‌کنند.

برخی دنباله ‌روی سئو کلاه سفید هستند و می‌خواهند از راه درست به هدفشان برسند و برخی دیگر می‌خواهند با استفاده از روش‌های دیگر، خیلی زودتر با اهدافشان ملاقات کنند. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ «سئو کلاه سفید» می‌رویم و با مفهوم آن بیشتر آشنا می‌شویم. با ما همراه باشید.

وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ می‌توانید از این قسمت به نسخه صوتی آن گوش دهید.

سئو کلاه سفید چیست؟

اگر مقاله «سئو دقیقا چیست؟» را خوانده باشید در آنجا با هم در مورد «سئو»، «سئو کلاه سفید»، «سئو کلاه سیاه» و «سئو کلاه خاکستری» صحبت کردیم. با هم گفتیم که سئو کلاه سفید، شخصیت فردی مثبت را دارد که کارها را درست انجام می‌دهد. ما هم اگر می‌خواهیم در نتیجه جستجوی گوگل باقی بمانیم باید روند سئو کلاه سفید را دنبال کنیم.

سئو کلاه سفید در محتوا به دنبال تهیه مطلبی است که کاربر به آن علاقه دارد یا نیازی را از او برطرف می‌کند. بنابراین، قبل از اینکه کار محتوا را انجام دهیم باید چند سوال کلیدی را از خودمان بپرسیم:

• مخاطب یا مشتری مورد نظر ما به دنبال چه چیزی می‌گردد؟
• چه عبارت یا موضوعی را در گوگل سرچ می‌کند؟

در این گام به مفهوم «تحقیق کلمات کلیدی» می‌رسیم. من در مقاله «کلمه کلیدی چیست؟» این موضوع را با جزئیات بیشتری توضیح داده‌ام. پیشنهاد می‌کنم حتما به آن مقاله سر بزنید. بعد از آن، پرسش طلایی از راه می‌رسد:

• آیا من می‌توانم نیاز او را برطرف کنم یا به پرسش او پاسخ خوبی بدهم؟

بیشتر کسب و کارها بدون توجه به این پرسش‌ها مستقیم به سراغ تولید محتوا می‌روند. در حالی که موفقیت شما در سئو کلاه سفید به رفع نیاز مخاطب و حرکت در جهت علاقه او نهفته است. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. تصور کنید شما می‌خواهید در زمینه دیجیتال مارکتینگ، محتوا تولید کنید. در این حوزه کاری، پرسش‌های زیادی وجود دارند و کلیدواژه‌های گسترده‌ای به کار می‌روند.

در این هنگام باید از خودتان بپرسید: «آیا من می‌توانم به نیاز و پرسش کاربران در زمینه دیجیتال مارکتینگ پاسخ بدهم؟» وقتی به تخصص خودتان که مثلا «سئو» است نگاه می‌کنید، به این پرسش پاسخ مثبت می‌دهید. بنابراین، تصمیم می‌گیرید که از دل این کلمه‌های کلیدی و با توجه به تخصصتان به تولید محتوا بپردازید.

توجه داشته باشید که شما به دنبال تولید محتوا در زمینه‌هایی که آشنایی چندانی با آنها ندارید – مثلا اپ مارکتینگ، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی و … – نمی‌روید. اگر هم به تولید محتوا در زمینه‌هایی خارج از تخصصتان علاقه دارید باید دست نگه دارید تا در این زمینه بیشتر بیاموزید و تجربه کنید تا چیزی واقعی و کاربردی برای ارائه به کاربران داشته باشید. سپس به تولید محتوا مشغول شوید.

بعد از نوشتن محتوا باید سوال قبلی را اینگونه از خودمان بپرسیم:

• آیا محتوایی که در حال حاضر من تولید کردم می‌تواند نیاز مخاطب را برطرف کند و به پرسش‌های او پاسخ دهد؟

درست است که قبل از تولید محتوا، چیزی شبیه به این پرسش را از خودمان پرسیدیم اما باید بعد از تولید محتوا هم این سوال را از خودمان بپرسیم. چون حالا ما یک قدم بیشتر در دل کار فرو رفته‌ایم و به دنبال یک خروجی خوب از تلاشمان می‌گردیم.

به دنبال این ماجرا، خودمان را جای مخاطب می‌گذاریم و این بار از دیدگاه او محتوایی که نوشتیم را می‌خوانیم. اگر به این نتیجه برسیم که محتوایمان توانسته به نیاز مخاطب پاسخ بدهد، پس می‌توانیم نتیجه بگیریم که ما یک محتوای کلاه سفید تولید کرده‌ایم.

کاری که تا اینجا انجام دادیم، چیزی است که به آن سئو کلاه سفید گفته می‌شود. بنابراین، تلاش برای نوشتن محتوایی که فقط چند کلیدواژه را پوشش دهد سئو کلاه سفید به شمار نمی‌رود. به همین دلیل چنین محتواهایی بعد از مدت کوتاهی جایگاه خود در نتیجه جستجوی گوگل را از دست می‌دهند و به لینک‌ها یا حتی صفحه‌های پایین‌تر سقوط می‌کنند.

با تحلیل، محتوا را پاسخگو نگه دارید

وقتی محتوای خود را تولید می‌کنید، نباید کار را تمام شده فرض کرده و بعد از انتشار، آن را به حال خودش رها کنید. محتوای شما باید ویژگی «پاسخگو ماندن» را در خودش حفظ کند. برای این کار باید محتوای خود را تحلیل کرده و آن را از جنبه‌های گوناگون مورد بررسی قرار دهید.

هر زمان که تشخیص دادید محتوای شما دیگر به طور کامل پاسخگوی مخاطب نیست باید آن را به‌روزرسانی کنید؛ مثلا نکته‌های تکمیل کننده را به آن اضافه کرده و حتی بخش‌های قدیمی و ناکارآمد را از آن حذف کنید.

به این ترتیب، محتوای شما همیشه زنده، تازه، به روز و برای کاربران، پاسخگو باقی می‌ماند. در واقع، انجام این کار، یکی از فرایندهای حرکت در مسیر سئو کلاه سفید است. محتوایی که زنده و پاسخگو است، یک محتوای کلاه سفید به شمار می‌رود.

فریب دادن مخاطب، فریب دادن خودتان است

اولویت گوگل، کاربر است نه محتوا. گوگل در وبلاگش هم به این نکته اشاره کرده است که نباید مخاطب را فریب دهید. به عنوان یک دیجیتال مارکتر، بخش اصلی کار ما بازاریابی است. یعنی اگر می‌خواهیم محصولی را به فروش برسانیم یا سرویسی را ارائه دهیم نباید به فکر فریب دادن مخاطب بیفتیم. ما در سئو هم همین داستان را داریم.

با این تفاوت که به خودمان می‌گوییم: «من مخاطب را فریب نمی‌دهم، من گوگل را دور می‌زنم.» این کار هم نوعی فریب دادن است. چون گوگل آن‌قدر هوشمند شده است که می‌توانیم آن را یکی از مخاطبان خودمان در نظر بگیریم.

در نتیجه، وقتی سعی می‌کنیم او را فریب دهیم، انگار مخاطب خود را می‌فریبیم. هنگامی که این موضوع را در نظر بگیریم، می‌توانیم در بسیاری از کارهای خود مانند لینک‌سازی، گذاشتن تصویر در محتوا و … موفق عمل کنیم.

حتی شاید دیگر این سوال را خودمان نپرسیم که باید چند کلمه محتوا برای مخاطب بنویسیم تا او را راضی نگه داریم. زمانی این سوال، پرسش مشترک بسیاری از کاربران بود. اما اکنون می‌دانیم که تعداد واژه‌های یک مقاله به خودتان، مخاطبتان، محتوایی که می‌نویسید و زمینه‌ای که در آن کار می‌کنید بستگی دارد.

خلاصه‌ای از آنچه با هم در سئو کلاه سفید گفتیم:

• سئو کلاه سفید، بخشی از سئو است که با تکیه بر تولید محتوای ارزشمند و مفید به هدفش می‌رسد.
• قبل و بعد از تولید محتوا از خودتان بپرسید که آیا محتوایتان واقعا می‌تواند به نیاز مخاطبتان پاسخ دهد یا خیر.
• بعد از اینکه محتوایتان را تولید کردید با تکیه بر تحلیل و بررسی، محتوای خود را همیشه تازه و به روز نگه دارید.
• زنده و پاسخگو بودن، از ویژگی‌های محتواهای کلاه سفید است.
• نمی‌توان با فریب دادن کاربران یا گوگل به موفقیت رسید. برای پیروزی در دنیای دیجیتال باید از اصول، پیروی کنید.

نظر شما چیست؟

به نظر شما چند درصد از محتواهای سطح وب فارسی بر اساس سئو کلاه سفید نوشته شده‌اند؟

شما از چه روشی برای سئو محتوای خودتان استفاده می‌کنید؟ کلاه سفید، کلاه سیاه، کلاه خاکستری یا ترکیبی از تمام این‌ها؟