چگالیهای زیادی در دنیای فیزیک وجود دارند. مثل چگالی هوا، چگالی آب و حتی چگالی فولاد. اما معنای چگالی در تمام آنها مشترک است؛ یعنی نسبت جرم به حجم یک چیز. در دنیای وب نیز چگالی مهمی وجود دارد که میتواند در دیده شدن یا نشدن یک محتوا تاثیر بسیاری بگذارد.
این چگالی که با نام «چگالی کلمه کلیدی» شناخته میشود، اندکی با چگالیهای آشنا در دنیای فیزیک تفاوت دارد. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ مفهوم «Keyword density» میرویم و این چگالی آنلاین را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
قرار است چه چیزهایی را با هم یاد بگیریم؟
- با مفهوم «چگالی» یا «تراکم» کلمات کلیدی آشنا میشویم.
- اهمیت محاسبه چگالی کلمه کلیدی را با توجه به پیشرفتهای گوگل بررسی میکنیم.
- اشتباههای رایج در استفاده از چگالی کلمه کلیدی را مرور میکنیم.
چگالی یا تراکم کلمات کلیدی چیست؟
پیش فرض ذهنی من این است که شما با «کلمه کلیدی و مفهوم کلیدی» آشنا هستید اگر اینطور نیست حتما مقاله مرتبط با آن را بخوانید.
وقتی نوشتن یک محتوا را آغاز میکنیم به احتمال زیاد از قبل برای آن یک کلمه کلیدی اصلی در نظر گرفتهایم و آن را چندین بار در طول محتوای خود تکرار میکنیم. حالا اگر تعداد تکرار آن کلیدواژه را بر تعداد کل واژههای آن محتوا تقسیم کنیم به عددی اعشاری میرسیم که با ضرب آن در عدد 100 «چگالی کلمه کلیدی» (Keyword density) ما مشخص میشود.
مثلا اگر مقاله ما 2000 کلمه داشته باشد و در طول آن پنج بار کلمه کلیدی را تکرار کرده باشیم، از تقسیم آن بر تعداد کل واژههای متن به عدد (0.25) میرسیم که همان چگالی مورد نظر ما است. معمولا بین یک تا چهار درصد، عدد خوبی برای چگالی کلمه کلیدی به شمار میرود. دانستن این عدد و حرکت در محدوده آن به شما کمک میکند که آش محتوای خود را نه شور کنید و نه بینمک.
مفهومگرایی و چگالی کلیدواژهها
ممکن است برای بعضی از مخاطبان این پرسش به وجود بیاید که آیا با وجود پیشرفت گوگل و حرکت به سمت درک مفهوم متن، هنوز هم به محاسبه چگالی کلیدواژه نیاز داریم؟ در پاسخ باید بگویم که خیر لزوم چگالی کلمات کلیدی مثل قبل نیست. در کل میتوان گفت که این روش دیگر منسوخ شده است.
درواقع میتوان گفت که کلمه کلیدی و چگالی آن در حال حذف از صحنه روزگار گوگل است و ما هم باید به مفهومگرایی روی بیاوریم. باکمک کلمات کلیدی LSI، همخانواده و هممعنی میتوان نتیجه بهتری در سئو محتوا داشته باشیم.
اشتباههای رایج در استفاده از کلمه کلیدی و چگالی آن
در ادامه به معرفی چند اشتباه رایج در زمینه کلیدواژه و محاسبه چگالی کلمه کلیدی میپردازیم. خواندن این بخش به شما کمک میکند تا با دید امروزی چگالی کلمه کلیدی را در نظر بگیرید.
-
تاکید بر استفاده از عین عبارت کلیدی
گاهی پیش میآید که ما روی استفاده دقیق از کلمه کلیدی خود زیادهروی میکنیم. مثلا اگر کلیدواژه ما «تلگرام» باشد، آنگاه «Telegram» را جزو کلمههای کلیدی خود به حساب نمیآوریم. این موضوع باعث تکرار بیش از حد کلیدواژه در متن میشود. به این ترتیب، وقتی مخاطب، مقاله ما را میخواند فکر میکند که یک ربات آن را نوشته است.
اگر از سیستم مدیریت محتوای وردپرس استفاده کنید، درصد قابل توجهی از این ماجرا بر گردن «افزونه یوآست» است. چون این افزونه در ادیتور وردپرس مدام به شما هشدار میدهد که تعداد کمی از کلیدواژه در طول متن دیده میشود. به دنبال این ماجرا، شما تعداد بیشتری کلیدواژه به متن خود اضافه میکنید و با این کار، چگالی کلمه کلیدی را بر هم میزنید. این را در نظر داشته باشید که یوآست، کاملا رباتگونه عمل میکند. اما گوگل به سمت درک مفهوم و آنالیز رفتار کاربر پیش میرود.
گاهی با بمباران کلمات کلیدی به دست خودمان گفتارمان را به قتل میرسانیم این موضوع آنقدر مهم بوده که برای آن یک مطلب با عنوان «کیورد استافینگ یا بمباران کلمات کلیدی» تهیه و تولید کردیم که پیشنهاد میکنیم آن را مطالعه کنید.
همچنین مطالعه مطلب «تصورات اشتباه درباره پلاگین Yoast SEO» را هم به شما پیشنهاد میکنم.
-
انباشته شدن تعداد زیادی کلیدواژه در یک بخش از متن
گاهی پیش میآید که شما – خواسته یا ناخواسته – چندین بار کلیدواژه را در یک پاراگراف – به ویژه در پاراگراف اول – تکرار میکنید. این کار باعث میشود که کلیدواژهتان به درستی در طول متن پخش نشود. صد البته که باید کلمه کلیدی خود را در پاراگراف اول بیاورید.
اما نباید در این کار زیادهروی کنید. چون باعث خسته شدن مخاطب میشوید؛ به اندازهای که شاید از خیر خواندن ادامه مقاله هم بگذرد. به جای این کار میتوانید کلمه کلیدی خود را در هدینگها، بدنه محتوا و در نتیجهگیری به کار بگیرید. حتی میتوانید با آوردن معادل انگلیسی کلیدواژه خود به پخش درست آن در سطح محتوا کمک کنید.
قدم بردارید، بازخورد بگیرید، پیشرفت کنید
این نکته را در نظر داشته باشید که هر مقاله باید یک کلمه کلیدی اصلی و چند کلمه کلیدی فرعی داشته باشد. در کنار این کلیدواژهها میتوانیم عبارتهای مرتبط با کلیدواژهها را هم پیدا کرده و در مقاله خود از آنها استفاده کنیم. پس خودتان را درگیر یافتن درصد درست چگالی کلمه کلیدی نکنید. چون این موضوع بیشتر به تجربه شما، نوع محتوایتان و موضوعی که در آن زمینه مینویسید بستگی پیدا میکند. در واقع، نمیتوان نسخه یکسانی از درصد مناسب چگالی کلمه کلیدی برای همه محتواها ارائه داد.
[posts-cta title=”تا جایی که میتوانید کلیدواژه را در محتوا بچپانید!” btn-text=”دوره ویدیویی اصول سئو محتوا” btn-link=”https://digitaling.org/product/seo-content/” target=”_blank”]جمله بالا شاید برایتان أشنا باشد چون بسیاری از صاحبان سایت و تولیدکنندگان محتوا، سئو را اینطور معنا میکنند.
گوگل، دیگر آن کودک بیتجربه نیست که هر کسی بتواند سرش را کلاه بگذارد. او اکنون جوانی بیست و چند ساله است که به سمت درک مفهوم محتوای شما قدم برمیدارد.
ما در دوره سئو محتوا نکات ریز و درشت این موضوع را در ۸ ساعت گرد هم آوردیم تا شما چند پله بالاتر از رقبایتان باشید.
نظر شما چیست؟
شما از چه روشی برای محاسبه چگالی کلمه کلیدی در محتوای خود استفاده میکنید؟ افزونه یوآست یا شمارش دستی؟
آیا میدانید کدام الگوریتم گوگل برای درک مفهوم محتواهای موجود در بستر وب طراحی شده است؟
فک کنم چون روز به روز گوگل به سمت بهبود تجربه کاربری و رفع نیازهای اون میره، دیگه حتی مفاهیمی مثل چگالی و کیورد ریسرچ به شکل امروزی نخواهد بود و بیشتر به سمت کلمات کلیدی هم خانواده حرکت میکنه.
سلام بر شما آقای فتاحی عزیز
بله درسته چگالی محتوا بهنوعی نسخه منسوخ شده از سئو هست در مطلب «مفهوم کلیدی در سئو» بیشتر راجع به این موضوع صحبت کردیم.
همونطور که اشاره کردید امروزه بهدنبال موضوعاتی فراتز از چگالی هستیم.
سپاس