انسانها روی یکدیگر تاثیر میگذارند؛ گاهی مثبت و گاهی منفی. محتواها نیز چون ساخته دست انسانها هستند، روی افراد دیگر تاثیر میگذارند. در دنیای فیزیکی، جایی که جسم انسانها در آن قرار دارد، هنوز ابزاری برای اندازهگیری تاثیر آدمها روی یکدیگر ساخته نشده است.
مثلا نمیتوان به طور دقیق گفت که پدر آقای فلانی ۲۰ درصد و مادرش ۶۰ درصد روی او تاثیر گذاشتهاند. اما میتوان ابعاد این اثربخشی را به شکل رفتارهای مختلف مشاهده کرد. مثلا تاثیر تلاشهای یک معلم خوب در کارهای خوبی که شاگردش برای مردم و جهان انجام میدهد آشکار میشود.
در این مقاله از دیجیتالینگ با مفهوم سنجش اثربخشی محتوا آشنا میشویم، تفاوت اثربخشی و دیده شدن محتوا را در قالب یک مثال بررسی میکنیم، به دنبال ردپای اثربخشی محتوا در لابهلای رفتار کاربرانمان میگردیم و سازوکار برند دیجیتالینگ را در اندازهگیری اثربخشی محتوا موشکافی میکنیم. اگر به دنبال یافتن نشانههایی از اثربخش بودن محتوایتان روی کاربران هستید، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
فاصله شما تا گوش دادن به پادکست این مقاله فقط به اندازه یک کلیک است. برای گوش دادن به این ماجرا از قسمت زیر کمک بگیرید.
اپیزود جدیدتر، تجربههای تازهتر?
سنجش اثربخشی محتوا چه چیزی نیست؟
گاهی ما در اندازهگیری اثربخشی محتوایمان دچار سوءتفاهم میشویم. مثلا فکر میکنیم وقتی محتواهایمان را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاریم و آن پستها دیده میشوند یا افراد مختلف از ما خرید میکنند پس یعنی محتوای ما شاخصهای اثربخشی را دارد.
اما اینطور نیست. در واقع، هیچ ابزار خاصی برای اندازهگیری این اثربخشی وجود ندارد. چون اثربخشی محتوا چیزی نیست که بتوان آن را در طول یک روز، دو روز یا حتی چند ماه و سال اندازه گرفت.
محبوب شدن با مشهور شدن فرق دارد
شاید بهترین مثال برای توضیح علت ناتوانی در اندازهگیری دقیق اثربخشی محتوا مشهور شدن ناگهانی افراد در فضای آنلاین باشد. گاهی پیش میآید که فردی به خاطر انتشار یک ویدیو در اینستاگرام در عرض یک شب بسیار مشهور میشود.
این فرد برای مشهور شدنش زحمت خاصی نکشیده و حتی ممکن است کاری که در آن ویدیو انجام داده باشد، شکستن برخی هنجارهای اجتماعی به حساب بیاید. اما به هر حال، در آن بازه زمانی، ابر و باد و مه و خورشید و فلک به اضافه قدرت وایرال شدن محتواها به کمک او میآیند و در یک چشم بر هم زدن، بسیار مشهور میشود.
حالا باید دید که این مشهور شدن چقدر دوام دارد؟ یک هفته؟ یک ماه؟ آیا یکسال بعد از این ماجرا هم کسی او را به یاد میآورد؟ یا حتی بدتر، به چه شکلی او را به یاد میآورند؟ اینجا است که باید بگوییم، تفاوت بین مشهور شدن و محبوب بودن، همان تفاوت بین دیده شدن و اثربخشی است.
افرادی که به سرعت مشهور میشوند و بالا میروند، با همان سرعت هم فراموش میشوند و سقوط میکنند. اما کسانی که بعد از تلاشهای فراوان در کار و حرفهشان به محبوبیت میرسند، به این سادگیها فراموش نمیشوند.
دنبال کردن ردپای اثربخشی محتوا در میان رفتار کاربران
به نظر من، اثربخشی واقعی بعد از مدتها تولید محتوای مفید و استفاده کاربران از محصولات یا خدماتی که به آنها ارائه دادهاید خود را نشان میدهد؛ به ویژه زمانی که آنها به شکلهای گوناگون، رضایت یا حتی شکایت خود را به گوش شما میرسانند.
مثلا از تاثیر مثبت این محصول یا خدمت در زندگیشان برایتان میگویند یا شکایت خود را در قالب کامنت و حتی پست در شبکههای اجتماعی با دیگران به اشتراک میگذارند.
مثال دیگری که میتوان در مورد سنجش اثربخشی محتوا زد، به زمانی برمیگردد که شما با تولید محتواهای آموزشی به یکسری از افراد آموزش میدهید.
اثربخشی محتوای شما زمانی خود را نشان میدهد که آن افراد، آموزشهای شما را در کارشان اجرا میکنند و به نتیجه میرسند یا حتی خودشان در مقام مربی و استاد، آن آموزشها را به دیگران یاد میدهند. این همان اثربخشی واقعی محتوا است که به این راحتیها نمیتوان آن را اندازهگیری کرد.
اثربخشی محتوا در دیجیتالینگ چطور بررسی میشود؟
پیش از مطالعه ادامه مطلب از شما انتظار میرود که با مفهوم بازاریابی محتوایی آشنا باشید؛ اگر قصد آشنایی دارید مطلب «بازاریابی محتوایی چیست؟» راهگشای شما است.
برای روشن شدن ماجرای اندازهگیری محتوا ابتدا باید ببینیم که راجع به کدام نوع از محتواهای دیجیتالینگ صحبت میکنیم. مهمترین محتوایمان که در نوک هرم بازاریابی محتوایی ما قرار گرفته دورههای آموزشی است.
به همین دلیل، شرکت کنندگان دورهها برایمان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. چون آنها پا را از یک کاربر معمولی فراتر میگذارند، هزینه میکنند و انتظار دارند که چیز خوبی دستگیرشان شود. بنابراین برایمان مهم است که بدانیم محتوایمان چقدر اثربخش بوده است.
بیایید همین مسیر را با هم پی بگیریم تا شما را با سازوکار سنجش اثربخشی در دیجیتالینگ آشنا کنیم. تصور کنید که شما یک مخاطب عادی در دیجیتالینگ هستید و امروز تصمیم گرفتید که از یک مخاطب عادی به شرکت کننده یکی از دورهها تبدیل شوید. به این ترتیب که به سراغ یکی از دورههای سایت مثلا دوره بازاریابی محتوایی میروید و ثبتنام میکنید.
پس از آن به شما یک لاینسس داده میشود و میتوانید دوره را به صورت ویدیویی دریافت کنید. ما از این طرف چه کار میکنیم؟ میبینیم که آیا این لاینسس از سمت شما ثبت شده است یا نه و اینکه آیا مراحل را به راحتی و بدون دردسر سپری کردهاید؟ در واقع یک بررسی کوچک و پشتیبانی آغازین را انجام میدهیم. پس از آن بررسی میکنیم که شما چند دقیقه از دوره 16 ساعتهای که خریداری کردید را دیدهاید؟ 10 دقیقه؟ یک ساعت؟ دو ساعت؟
اگر با دیدن تصویر هرم برایتان سوالی پیش آمده، پاسخ سوال شما در گفتار «هرم بازاریابی محتوایی» نهفته است.
در جستجوی ردپایی از اثربخشی محتوا روی کاربر
از اینجا به بعد تعامل میان ما شکل میگیرد. چون دورهای که آن را تماشا کردهاید تعداد قابل توجهی تمرین و در نهایت یک پروژه دارد که شما باید آن را انجام دهید. چون شما یک فیلم سینمایی تماشا نکردهاید بلکه دورهای آموزشی را گذراندهاید و چیزهای تازهای یاد گرفتهاید. با این حساب باید بتوانید چیزهایی که یاد گرفتهاید را به اجرا بگذارید.
وقتی تمرینها را یکی یکی انجام داده و به ما تحویل میدهید تازه متوجه میشوید که با چه ماجرایی سر و کار دارید. با قدم گذاشتن در آن مسیر، مانعها، دستاندازها و حتی بیراهههایی را میبینید که تا قبل از این از وجودشان خبر نداشتید. اینجا است که تعامل واقعی شکل میگیرد؛ ما و شما در میان گفتگوها و راهنماییها در کنار هم مانعها را کنار میزنیم.
پیگیری کردن رفتار کاربر تا فرسنگها فراتر از خط پایان
حتی اگر در جایی مشغول به کار هستید میتوانید پروژه واقعی خودتان را – البته تا جایی که محرمانگی به شما اجازه میدهد – به عنوان تمرین واقعی انجام دهید و برایمان بفرستید تا آن را بررسی کنیم. البته همه این تمرینها را در یک بازه زمانی کوتاه انجام نمیدهید.
مثلا یکی از تمرینها را شهریور 1400، بعدی را مهر 1400 و به همین ترتیب آنها را یکی پس از دیگری میفرستید و از ما بازخورد میگیرید. ما با دنبال کردن این تعامل کمکم میفهمیم که دوره چقدر روی شما تاثیر داشته است.
شاید چندین ماه بعد دیگر تمرینی برای ما ارسال نکنید اما ما با هم در ارتباط خواهیم بود و از روند پیشرفت کاری شما با خبر میشویم؛ مثلا میفهمیم که بعد از مدتی کارآموز بودن، حالا در جای دیگری استخدام شدهاید. شاید مقاله تازهای بنویسید، در شبکه اجتماعی خود محتوایی را منتشر کنید و … .
اما در کل، کارها را با توجه به تغییری که پس از آموزش کردهاید پیش میبرید. این تاثیر آموزش است. به قول گاندی، آموزش بزرگترین سلاح ما است. شما در طول آموزش خود از یک سرباز به یک جنگجوی تمامعیار تبدیل میشوید. تازه در این بخش است که اثربخشی محتوای ما نقش و نگار واقعی خودش را به نمایش میگذارد.
[posts-cta title=”آیا میخواهید راه و چاه تولید محتوای اثربخش را یاد بگیرید” btn-text=”ورود به دوره جامع بازاریابی محتوایی” btn-link=”https://digitaling.org/product/content-marketing/” target=”_blank”]برای تولید یک محتوای اثربخش باید نکتهها و فوت و فنهای زیادی را در کنار هم قرار دهید؛ نکتههایی که رعایت کردن هر کدامشان میتواند سهمی در افزایش اثربخشی محتوا داشته باشد. ما در دوره بازاریابی محتوایی، آموزشی ویدیویی جامعی را برایتان مهیا کردهایم که در کنار آموزش تئوری و موشکافانه نکتهها، شما را به سمت تمرینهای عملی سوق میدهد تا در نهایت چم و خم کار را به دست بگیرید. برای شرکت در این دوره ویدیویی 16 ساعته، لینک زیر را دریابید.
[/posts-cta]اگر هم به هر دلیلی قصد پرداخت هزینه مالی برای دوره آموزشی را ندارید، لطفا یادگیری را متوقف نکنید؛پیشنهاد میکنیم به سراغ مطالب و محصولات رایگان نقشه راه دیجیتالینگ بروید و «آموزش بازاریابی محتوایی» را بررسی بفرمایید تا رشد شما همیشگی باشد.
خلاصهای از آنچه با هم در اثر بخشی محتوا گفتیم:
- هیچ ابزار خاصی برای اندازهگیری این اثربخشی وجود ندارد.
- تفاوت میان دیده شدن و اثربخشی محتوا درست مانند تفاوت شهرت و محبوبیت است. شهرت در طول زمان از میان میرود اما محبوبیت افزایش پیدا میکند.
- اثربخشی واقعی بعد از مدتها تولید محتوای مفید و استفاده کاربران از محصولات یا خدمات، خودش را نشان میدهد.
- ما در دیجیتالینگ از طریق پیگیری مستقیم و تعامل با کاربرانمان اثر بخشی محتواهایمان را اندازهگیری میکنیم.
نظر شما چیست؟
فکر میکنید رعایت چه نکتههایی باعث افزایش اثربخشی محتواها میشوند؟
لطفا نظرتان را در بخش گپ و گفت دیجیتالینگ با ما در میان بگذارید.