از قدیم و ندیم میگفتند: «سالی که نکوست از بهارش پیداست» این موضوع، نوعی پیشبینی است که تلاش میکند از سرآغاز یک ماجرا به درون آن سَرَکی بکشد. ردپای این سالهای نکو و بهارهای پیدا و ناپیدای آن در دنیای آنلاین هم فَت و فراوان است.
نمونهاش همین «تگ عنوان» که اگر خوب و خواستنی نوشته شود، کاربر آن را نمایشی از محتوای جذاب درونش به حساب میآورد و اگر بد نوشته شده باشد با خودش میگوید: «وقتی عنوانش این است، درونش دیگر چه بازار شامی است!»
در این قسمت از دیجیتالینگ، سراغی از ماجرای تگ عنوان گرفتیم، ارتباط آن را با سئو جویا شدیم و گریزی به روشهای جذابتر نوشتن تگ عنوان زدیم. اگر محتواهایی عالی دارید اما عنوانهایشان چنگی به دل نمیزنند، حتما تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
برای گوش دادن به ماجرای تگ عنوانها و سر درآوردن از تاثیر آنها روی سئو میتوانید به پادکست زیر سر بزنید.
تایتل تگ یا تگ عنوان چیست؟
وقتی در مرورگرتان واژه یا عبارتی را جستجو میکنید با صفحهای از نتیجهها روبهرو میشوید و عنوانهایی آبی رنگ به شما نمایش داده میشوند. این عنوانها همان تایتل تگ «Title tag» هستند. در حقیقت، تایتل تگ، نوعی تگ «HTML» است که در هد صفحه قرار میگیرد و شامل عنوان اصلی میشود.
در این میان شاید سوءتفاهمی پیش بیاید و عدهای تصور کنند که منظور از تگ عنوان، همان تگ «H1» است. در صورتی که این دو تگ با هم تفاوت دارند. من در مقاله دیگری راجع به هدینگها و انواع مختلف آن به طور مفصل برایتان صحبت کردهام. میتوانید برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر به مقاله «هدینگ تگ و تاثیر آن در سئو» سر بزنید.
حالا پرسش اصلی این است که چرا «هدینگ تگ» و «تگ عنوان» را با هم اشتباه میگیریم؟ یکی از علتهای بزرگ آن این است که عنوان محتواهای ما همان «H1» ما است.
اگر سایت شما وردپرسی باشد، با وارد شدن به هر صفحه، عنوانی را میبینید که همان «H1» است ولی تایتل تگ، چیزی بالاتر از آن است که حتی در نتیجه جستجوی گوگل هم به نمایش در میآید. اگر همین الان از سایت بیرون بیایید و در گوگل «دیجیتالینگ» را سرچ کنید، نتیجهای که به شما نمایش داده میشود همان تگ عنوان ما است.
تگ عنوان و سئو چه رابطهای با هم دارند؟
تلاش ما برای سر و کله زدن با سئو برای این است که در نهایت، کاربران را به سمت سایت خودمان هدایت کنیم. در این میان، تگ عنوان میتواند این کار را برایمان راحتتر کند. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. وقتی یک کاربر کلیدواژهای را در گوگل سرچ میکند با تعدادی نتیجه روبهرو میشود که در واقع، همان تگهای عنوان سایتها هستند.
هر چقدر که این تگها جذابتر بوده و با هدف کاربر از سرچ، همخوانی بیشتری داشته باشند، امکان اینکه کاربر را به سمت خود جذب کنند افزایش پیدا میکند. با این حساب، تگ عنوان میتواند با تاثیر مثبت روی نرخ کلیک، روی سئوی سایتمان هم اثرگذار باشد.
تصور کنید شما محتوایی دارید که روزانه 500 کلیک از گوگل میگیرد. اگر سری به سرچ کنسول بزنید میبینید که تگ عنوان آن بالای مثلا پنج هزار بار در ماه نمایش داده شده است. این یعنی عنوانتان 10 برابر کلیکهایتان به کاربران نمایش داده شدهاند. خوب، شما چه چیزی را به کاربر نشان دادهاید؟ آیا عنوانتان واقعا جذاب و قلابوار بوده است؟
یک مثال ساده برای درک عمیقتر ماجرای تگ عنوان
به نظر من، تگ عنوان، یکی از اثرگذارترین بخشهای سئو به ویژه در سئو محتوا است. اجازه بدهید این موضوع را با یک مثال برایتان روشنتر کنم. اگر گوگل را یک پاساژ جهانی در نظر بگیرید در آن صورت، هر کدام از کلیدواژههایی که سرچ میکنید، بخشی ویژه از آن پاساژ را تشکیل میدهند؛ مثلا وقتی واژه «کفش» را سرچ میکنید وارد پاساژی میشوید که در آن کفش فروشهای مختلفی مغازه دارند و آماده خدمت رسانی به شما هستند.
در حقیقت، هر کدام از آن مغازهها یک سایت هستند. حالا کمی فکر کنید؛ چه چیزی باعث میشود که شما یک سایت را به دیگری ترجیح بدهید و روی آن کلیک کنید؟ اجازه بدهید من به جای شما پاسخ دهم. راز این کار در طراحی ویترین مغازه نهفته است.
هر چقدر که ویترین یک مغازه جذابتر باشد، احتمال اینکه شما آن مغازه را برای خرید خودتان انتخاب کنید، افزایش پیدا میکند. چیزی شبیه به همین ماجرا در گوگل هم وجود دارد. وقتی کاربر عبارتی مانند «خرید لباس» یا چیزهایی از این دست را جستجو میکند، با تعدادی نتیجه روبهرو میشود.
اینطور نیست که کاربر روی تکتک نتیجههای نمایش داده کلیک کرده و حتی تا صفحههای دوم و سوم گوگل را با کنجکاوی بررسی کند. در عوض، کاربر به همان تگهای عنوان نگاه میکند و ویترینی که برایش از بقیه جذابتر باشد را برمیگزیند.
با این حساب، وظیفه ما در این قسمت، ساخت یک ویترین جذاب و دلربا است که بیشترین همخوانی را با هدف کاربر از جستجو داشته باشد. باید این را در نظر داشته باشیم که نقطه ورود کاربر از گوگل به سایت ما، اولین دیدارمان با او به شمار میرود. بنابراین ما باید تمام تلاشمان را به کار بگیریم تا در آن نخستین دیدار، تاثیری مثبت از خودمان بر جای بگذاریم.
شاید در این میان لازم باشد که کمی خودمان را بهتر از چیزی که هستیم جلوه دهیم. چون این کار به ما کمک میکند تا کاربر را راحتتر قلاب کنیم و مسیری برای برقراری رابطه با او بسازیم. این موضوع، اصلیترین ماجرای مارکتینگ به شمار میرود.
سئو نیز یکی از زیر شاخههای دیجیتال مارکتینگ است. با این حساب، چارهای جز نشان دادن بهترین خودمان به کاربران نداریم. یادتان باشد، شما به ازای هر صفحهای که دارید باید یک ویترین جذاب هم داشته باشید تا به دنبال آن باعث افزایش نرخ کلیک و حتی افزایش فروش شوید.
رمز و راز ساخت یک تگ عنوان عالی چیست؟
نکتههایی که در ادامه برایتان میگویم به شما کمک میکنند تا تگ عنوانهای بسیار خوبی بنویسید. اما این نکتهها چه هستند؟ بیایید آنها را با هم بشماریم:
-
بهاندازه بنویسید
این نکته را در نظر داشته باشید که ما میخواهیم ویترین خودمان در گوگل را طراحی کنیم. اگر این ویترین بسیار پُر و شلوغ باشد، مخاطب چیزی از آن سر در نمیآورد. حداکثر تعداد کاراکترهایی که میتوانیم از آنها برای نوشتن تگ عنوان استفاده کنیم، چیزی بین 55 تا 70 عدد است. در واقع، حتی اگر یک طومار هم بنویسیم باز هم گوگل فقط به اندازه همین 55 تا 70 کاراکتر را به کاربر نشان میدهد.
من همیشه اولویت را با کسانی میگذارم که قرار است از دریچه گوشی موبایلشان به این تگ عنوان نگاه کنند. به همین دلیل اصرار دارم که تعداد کاراکترهای عنوانمان را به 70 نزدیک کنیم. شاید این موضوع باعث شود که در دسکتاپ، ادامه عنوان به صورت سه نقطه نمایش داده شود اما این ماجرا در موبایل فرق میکند. چون بیشتر عنوانهای طولانی به صورت دو خطی و کامل نمایش داده میشوند.
ما برای نوشتن یک محتوای خوب، زمان زیادی میگذاریم و متاسفانه یا خوشبختانه باید اصل ماجرای محتوایمان را در قالب 70 کاراکتر به گوش کاربر برسانیم. بنابراین باید نهایت خلاقیتمان را به کار بگیریم و زمان بیشتری را برای این ماجرا خرج کنیم. چون عنوانها از متنها بسیار مهمتر هستند و بیشتر هم خوانده میشوند.
-
روی واژههای پایانی حساب باز نکنید
وقتی تصمیم میگیرید که تگ عنوان خود را طولانیتر بنویسید، نباید اصل ماجرا یا بخش جذاب عنوانتان را روی دوش واژههای انتهایی عنوان بگذارید. در عوض باید سعی کنید که با همان یکی دو واژه اول، کاربر را میخکوب کنید. در واقع، این چند کلمه اول هستند که باعث میشوند کاربر ادامه عنوان را بخواند یا به سراغ سایت بعدی برود.
-
کلیدواژه را از یاد نبرید
باید کلمه کلیدی اصلیتان را در همان چند واژه اول جای دهید. یادتان باشد که آدمها معمولا در خواندن تنبلی میکنند. بنابراین، بهتر است چیزی که میخواهند را در همان واژههای اول به آنها نشان بدهید.
-
20 درصد کاراکترهای عنوان را برای برندتان کنار بگذارید
به احتمال زیاد شما هم این مورد را دیدهاید که وقتی چیزی را سرچ میکنید در انتهای عنوان، نام سایتها – مثلا دیجی کالا، شیپور، دیوار و … – هم نوشته شده است. شما هم باید این کار را انجام دهید. چون شاید با وجود تلاشی که برای جذاب کردن ویترین سایتتان در گوگل میکنید، باز هم همه کاربران شما را انتخاب نکنند؛ اما این بدان معنا نیست که نمیتوانید از آن کاربر چیزی به دست بیاورید.
وقتی نام برندتان را در انتهای تگ عنوانها میزنید، کاربر با آن آشناتر میشود و اگر یک بار دیگر چیزی را جستجو کند، دستکم شما را به عنوان نامی آشنا به خاطر میآورد. این افزایش آگاهی برند در جاهای دیگر هم به کمکتان میآید.
مثلا وقتی که میخواهید از دیگر بخشهای مارکتینگ استفاده کنید، تبلیغ بدهید یا کمپینی را به راه بیندازید، کاربری که قبلا چشمش به برند شما خورده است راحتتر از بقیه با تبلیغ یا کمپینی که به راه انداختهاید ارتباط برقرار میکند.
دیجی کالا را در نظر بگیرید. این سایت بیشتر وقتها به خاطر برندش نرخ کلیک بیشتری را به خود جذب میکند. دیجی کالا با وجود شهرتی که در میان ایرانیها دارد باز هم در انتهای تمام تگ عنوانهایش نام خود را قرار میدهد. چرا شما نباید این کار را انجام دهید؟
-
از تکنیک Hook یا قلاب استفاده کنید
عنوان ما باید برایمان نقش یک فروشنده کاربلد را بازی کند. در واقع، ما باید نویسندهای باشیم که از قضا، فروشندگی هم بلد است. به همین دلیل باید از تکنیک «قلاب» یا «Hook» برای درگیر کردن مخاطب با عنوانمان استفاده کنیم. برای این کار به جز واژههای آبدار و خوشمزه، شما باید خودتان را به چند ابزار هم مسلح کنید که در ادامه آنها را با هم بررسی میکنیم.
باز کردن باب آشنایی با ابزارهای قلاب نویسی
ابزارهای زیر به شما کمک میکنند تا خیلی راحتتر عنوانهای جذاب و قلابوار بنویسید:
-
کلمات قدرتمند؛ زور آزمایی با کمک واژهها
به احتمال زیاد شما هم شنیدهاید که برخی واژهها از بقیه قدرتمندتر هستند و وزن بیشتری دارند. واژههایی مانند «جدید»، «رایگان» و … در شمار واژههای قدرتمند قرار میگیرند. نکته مهم این است که بدانید چه زمانی این واژهها را از جیب ذهنتان در بیاورید و برای جذب کردن کاربران آنها را خرج کنید.
در واقع، شما باید با کمک این واژههای قدرتمند، احساس کاربر را مهندسی کنید. ما برای سادهتر شدن این ماجرا در بازارچه دیجیتالینگ یک فایل اکسل رایگان را برایتان مهیا کردهایم که در آن بیش از 300 واژه قدرتمند بر اساس موضوع، دستهبندی شدهاند. میتوانید «صندوقچه رایگان کلمات قدرتمند» را دانلود کرده و در هر جایی که لازم است – از جمله تگ عنوانها – از آنها استفاده کنید.
-
علامتهای برجسته؛ نشانههایی برای جلب توجه کاربران
منظور ما از علامتهای برجسته چیزهایی مانند «پرانتز ( )»، «کروشه [ ]»، «آکولاد { }» و حتی علامت «+» است. این علامتها به ما کمک میکنند تا نوشته خود را به شکلی متفاوتتر بنویسیم؛ مثلا اگر در محتوایتان یک ویدیو هم دارید میتوانید واژه «ویدیو» را داخل یک پرانتز، کروشه یا آکولاد بگذارید تا حسابش از باقی واژههای تگ عنوانتان سوا باشد و توجه کاربر را به خود جلب کند.
-
ایموجیها، صورتکهایی که احساس را بیواسطه انتقال میدهند
به هنگام استفاده کردن از ایموجیها باید در نظر داشته باشید که شاید گوگل آنها را نمایش ندهد. این یعنی تصمیم نهایی بر عهده گوگل است. گذشته از این باید خیلی حساب شده از ایموجیها در تگ عنوان استفاده کنید. باید ببینید که آیا ایموجیها و برندتان با هم صنمی دارند یا خیر.
ما در تگ عنوان دوره «سئو محتوا» از یک ایموجی «مداد» در کنار واژه «محتوا» استفاده کردیم. گوگل هم آن را حذف نکرد. چون مداد و محتوا به هم ارتباط داشتند. ولی از ایموجی در همه عنوانهای سایتمان استفاده نمیکنیم. شما هم باید با توجه به برندتان در مورد استفاده از ایموجیها تصمیم بگیرید.
-
عددها؛ جلب توجه با کمک حساب و کتاب
استفاده کردن از عددها در تگ عنوان، جادو میکند. وقتی چیزی را سرچ میکنید، ناخودآگاه چشمتان به سمت عنوانهایی کشیده میشود که به شکلی با عددها ترکیب شدهاند؛ مثلا 10 نکته از فلان چیز، 6 راهکار برای فلان مشکل، 19 نکته در مورد رژیم غذایی و … .
برای کاربر، حساب «10 نکته از فلان چیز» با «نکتههای فلان چیز» کاملا سوا است. در واقع، استفاده کردن از عددها به نوعی شفافیت عنوانها را بیشتر میکند و خبری از محتوای درونشان به کاربر میدهد. به دنبال این ماجرا کاربر با آگاهی بیشتری وارد آن سایت میشود و منتظر است که همان مثلا 10 نکته را بخواند.
-
استفاده کردن از فعلهای منفی؛ بازی با منطقه ممنوعه!
استفاده کردن از واژههای منفی و حتی ترکیب آنها با عددها میتواند خیلی راحت نرخ کلیک را افزایش دهد. چون کاربر با دیدن عنوانهای منفی و بازدارنده از خودش میپرسد که نکند من هم دچار این اشتباهها باشم؟ مثلا «10 اشتباه مهلک در تگ نویسی که محتوای شما را نابود میکند!» کاربر با دیدن این عنوان همزمان دچار ترس، تردید، نگرانی و کنجکاوی میشود. میتوانید برای جذابتر شدن این موضوع در انتهای عنوانتان از علامتهای «!» یا «؟» هم استفاده کنید.
با اشتباههای رایج در نوشتن تگ عنوان آشناتر شوید
نوبتی هم که باشد نوبت بررسی اشتباههایی است که به هنگام نوشتن تگ عنوان دچارشان میشویم:
-
دروغگویی و تلاش برای پیچاندن مخاطب
گاهی وقتها عنوانهایی که مینویسیم با محتوایی که قرار است به کاربر تحویل دهیم هیچ ارتباطی ندارند. این یکی از خط قرمزهایی است که نباید به سمتش برویم. شاید کاربر یک بار گول ما را بخورد و وارد سایتمان شود اما وقتی بفهمد که با او صادقانه رفتار نکردهایم برند ما را به خاطرش میسپارد و دیگر روی عنوانهایی که به او پیشنهاد میدهیم کلیک نمیکند.
یادتان باشد، چه در ماجرای تگ عنوان، چه در سئو و چه در تمام دنیای مارکتینگ نباید صداقت را کنار بگذارید. درست است که ما در ابتدای گفتارمان در مورد نمایش دادن بهترین خودمان و حتی کمی اغراق کردن صحبت کردیم اما این بدان معنا نیست که کاربر را گول بزنیم و به او دروغ بگوییم.
-
افتادن در دام کیورد استافینگ
اشتباه بعدی به رگبار بستن عنوان با کلمههای کلیدی است. تصور کنید ما میخواهیم برای محتوایمان که آموزش بورس است، عنوان بنویسیم. نباید عنوانمان به این ترتیب باشد: «آموزش بورس، یادگیری بورس، نکتههای بورس و … » آیا به نظر شما چنین چیزی جذاب است؟
خودتان آن را دوست دارید؟ وقتی خودتان یک عنوان را دوست ندارید، حتما آن را پاک کنید. چون مخاطب هم آن را دوست نخواهد داشت. شاید حتی گوگل هم چنین عنوانی را در نتیجه جستجوهایش به نمایش در نیاورد و عنوان دیگری مثلا «H1» محتوایمان را جایگزین کند. اگر مراقب نباشیم واقعا این اتفاق میافتد و قرار نیست که همیشه تایتل تگ دلخواه ما به نمایش دربیاید.برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله «چگونه با کیورداستافیتگ، قاتل محتوای خود باشیم؟» را بخوانید.
-
استفاده چَپَکی از نکتههای مفید و قدرتمند
گاهی پیش میآید که ما نکتههای مهم را در جای اشتباهی خرج میکنیم؛ مثلا در جایی که لازم نبوده از واژههای قدرتمند، فعلهای منفی یا علامتها استفاده کردهایم. حتی اگر مدتها بعد متوجه این اشتباه شدید میتوانید آن را تغییر دهید. هیچ ایرادی هم ندارد.
این ماجرا درست مثل چیدن ویترین مغازه است. شما برای اینکه فروشتان را افزایش دهید مدام ویترینتان را تغییر میدهید. در مورد تگ عنوان هم همینطور است. شما میتوانید از تحلیل تگ عنوانهای قبلیتان به عنوان منبع یادگیری استفاده کنید. به این ترتیب که ببینید کدام یک از تگهایتان نتیجه بهتری در گوگل گرفتهاند و حتی کدام یک کلیک کمتری خوردهاند.
سپس روی نقطههای قوتتان بیشتر کار کنید و نقطههای ضعفتان را بهبود ببخشید. یادتان باشد که بیشتر وقتها ما از خودمان چیزهای زیادی یاد میگیریم. ماجرای تگ عنوان به همینجا ختم نمیشود. ما در دوره سئو محتوا با دستی بازتر به آن پرداختهایم.
[posts-cta title=”به دنبال یک میانبر میگردید؟” btn-text=”ورود به دوره سئو محتوا” btn-link=”https://digitaling.org/product/seo-content/” target=”_blank”]ما در دوره سئو محتوا به طور مفصل در مورد تگ عنوان صحبت کردیم؛ مثالهایی از خودمان و کسب و کارهای موفق در این زمینه آوردیم و کار را با تحلیل جلو بردیم. اگر میخواهید تیر نهایی نوشتن تگ عنوان را شلیک کنید، حتما سراغی از دوره سئو محتوا بگیرید.[/posts-cta]خلاصهای از آنچه باهم در تاثیر تگ عنوان در سئو گفتیم:
- تایتل تگها، عنوانهایی هستند که در صفحه نتیجه جستجوی گوگل نمایش داده میشوند.
- تگ عنوان با جذب کردن کاربران و افزایش نرخ کلیک، تاثیری مثبت روی سئو میگذارد.
- حداکثر تعداد کاراکترهایی که در تگ عنوان مجاز به نوشتن آنها هستیم در بازهای بین 55 تا 70 کاراکتر قرار دارد.
- هنگام نوشتن تگ عنوان باید کلیدواژه اصلی محتوا را جایی در ابتدای آن بگنجانید.
- باید 20 درصد از کاراکترهای عنوانتان را برای نوشتن نام برندتان کنار بگذارید.
- مواردی مانند «استفاده از کلمات قدرتمند»، «علامتهای برجسته»، «ایموجیها»، «عددها» و «فعلهای منفی» میتوانند باعث جذابتر شدن عنوانتان شوند.
- «دروغگویی»، «افتادن در دام کیورد استافینگ» و «استفاده نا به جا از نکتههای مفید» میتوانند تلاش شما برای نوشتن تایتل تگها را با شکست روبهرو کنند.
دو دقیقه، تمرین کنید
به عنوان یک تمرین ساده، اکنون واژه «site:digitaling.org» را در گوگل سرچ کنید و نکتههایی که در این مقاله یاد گرفتید را در نتیجههای نمایش داده شده بیابید. آیا نکتهای وجود داشت که ما به آن اشاره نکردهایم؟
لطفا یافته خود را در بخش گپ و گفت دیجیتالینگ با ما در میان بگذارید.