گاهی برای ساختن یک رابطه ماندگار باید خاطره ساخت و یادگاریهایی از آن خاطره را به عنوان نشانهای از روزهای گذشته در جایی امن نگه داشت. هر چقدر که تعداد این یادگاریها بیشتر باشند، خواست ما برای بازگشت به یک مکان یا ملاقات با یک نفر، بیشتر میشود. در دنیای وب هم کاربران با ساخت پروفایل از حضور خود در وبسایتها یادگاریهایی باقی میگذارند.
هر چقدر که رابطه میان یک کاربر و وبسایت عمیقتر شود، خاطرات خرید، پاسخها به کامنت و امتیازهایی که به دست میآورد هم بیشتر میشود. میتوان اینطور گفت که صفحه پروفایل کاربر در هر وبسایت، دیواری است که او اثری از حضورش را به آن سنجاق میکند.
مدیران وبسایت نیز با کمک همین سنجاقها بازاریابی پیامکی را به راه میاندازند و از آن برای بازگشت کاربر به وبسایتشان کمک میگیرند. در این بخش از «دیجیتالینگ» به سراغ چندوچون ایجاد پروفایل در وبسایت، راههای بهینهتر کردن آن و چرایی بازاریابی پیامکی میرویم. در این ماجرای پر از نکته، همراه ما باشید.
وقت خواندن مقاله را ندارید؟ پادکست زیر را گوش دهید!
قرار است چه چیزهایی را با هم یاد بگیریم؟
- اهمیت وجود صفحه پروفایل برای هر کاربر را بررسی میکنیم.
- کیفیت فیلدهای درخواستی از کاربران را میسنجیم.
- ماجرای یک تجربه جالب از بهینه کردن فرم ثبتنام و نتیجه آن را میخوانیم.
- فرصت بازاریابی با کمک اساماس مارکتینگ را مورد بررسی قرار میدهیم.
چرا یک وبسایت فروشگاهی باید امکان ایجاد پروفایل را فراهم کند؟
وقتی به عنوان کاربر وارد یک وبسایت فروشگاهی میشویم، به هنگام ثبتنام در سایت، اطلاعاتمان را دریافت میکنند و همه آنها را به همراه امکان مشاهده محصولها یا خدمات خریداری شده در قالب یک پروفایل در اختیارمان قرار میدهند. در حقیقت، وجود پروفایل در وبسایت به این معنا است که کاربران ما فقط بازدید کننده وبسایتمان نیستند. آنها از یک رهگذر معمولی به یک مشتری تبدیل شدهاند.
صفحه پروفایل و ماجرای فیلدهایی که کاربر را کلافه میکنند
گاهی به عنوان یک مارکتر باید خودمان را به جای کاربران بگذاریم تا بتوانیم راهی برای بهبود وضعیت وبسایتها پیشنهاد بدهیم. در یکی از همین بررسیها به عنوان کاربر در چند وبسایت ثبتنام کردم و وارد صفحه پروفایلم شدم. چیزی که خیلی من را – و بدون تردید، کاربران را – کلافه میکرد درخواست اطلاعاتی بود که واقعا ارتباطی به یک فروشگاه اینترنتی نداشتند.
مثلا فیلدهایی برای نوشتن نام و نامخانوادگی، کد ملی، شماره تماس ثابت، شماره موبایل، رمز عبور، تایید رمز عبور و عکس پروفایل به صورت اجباری وجود داشتند. این موارد میتوانند دست در دست هم بدهند تا کاربر قید ثبتنام در سایت را بزند!
در حقیقت، به بسیاری از این فیلدها اصلا نیازی وجود ندارد و کار ما با دو یا سه تا از فیلدها هم به شکل خوبی راه میافتد. نتیجه این بررسی باعث شد که ما در پروژه خود، فرم ثبتنام را بسیار ساده و پر کردن آن را برای کاربر راحت کنیم. در فرم ما فیلدهای نام و نامخانوادگی، ایمیل و یک رمز عبور قرار داشت. حتی امکان لاگین با گوگل را هم برای کاربران فراهم کردیم.
در ابتدا همهچیز خوب بود و کاربران زیادی در وبسایت ثبتنام میکردند. بعد از مدتی، به واسطه تحلیل دادههای سایت متوجه شدیم که مشکلاتی هم وجود دارند. مثلا اینکه کاربرها با رمز عبور مشکل داشتند و برخی از آنها همیشه موقع ورود به سایت، روی دکمه «فراموشی رمز عبور» کلیک میکردند؛ حتی برخی از کاربرها به هنگام ثبتنام از ایمیلهای نامعتبر استفاده میکردند یا آدرس ایمیل خود را اشتباه مینوشتند و هنگامی که ایمیل تایید ثبتنام برایشان ارسال میشد، نمیتوانستند ثبتنام خود را کامل کنند. این ماجرا گذشته از اینکه تعداد ثبتنام را کاهش میداد باعث میشد که ناخواسته ایمیلهای نامعتبر را گردآوری کنیم؛ یعنی ایمیلهایی که واقعا هیچ کاری نمیشد با آنها کرد.
آغاز عملیات بازگرداندن کاربران
در اولین قدم به سراغ ایمیلها رفتیم و برای کاربرانی که آدرس صندوق پست الکترونیک خود را در سایت ما وارد کرده بودند، ایمیل فرستادیم. آمارهایی که از ایمیلهای ارسالی خود به دست آوردیم – با در نظر گرفت میانگینهای جهانی – قابل قبول بودند.
مثلا تقریبا 10 تا 12 درصد از ایمیلهایی که فرستاده بودیم، باز میشدند و 3 تا 4 درصد از کاربران روی لینکهای که در ایمیل وجود داشت کلیک میکردند و وارد وبسایت میشدند. با این وجود، نتیجه کار چیزی نبود که ما به دنبال آن بودیم. مشکل وجود ایمیلهای نامعتبر هم همچنان به قوت خود باقی مانده بود.
یک عقبنشینی هوشمندانه برای تغییر تاکتیک مبارزه
در نهایت، ما تصمیم تازهای گرفتیم. هدفمان این بود که کار خود را از چند قدم عقبتر بازسازی کنیم. برای این کار به هنگام ثبتنام کاربران به جای ایمیل از آنها شماره موبایل گرفتیم. برای این کارمان چند دلیل داشتیم:
- بر اساس بررسیهایی که در گوگل آنالیتیکس انجام دادیم دریافتیم که بیشتر کاربران با موبایل وارد وبسایت میشوند.
- مخاطبان ما تمایل چندانی برای کار با ایمیل نداشتند. مثلا برخی از آنها در موبایل خود وارد ایمیلشان نشده بودند و این موضوع باعث میشد که نتوانند از طریق گوشی، صندوق پست الکترونیکی خود را مدیریت کنند. اما دریافت پیامک برایشان عادی بود. چون نیازی نبود برای استفاده از آن وارد برنامه خاصی شوند.
این بار برای آنکه درستی شماره تماسها را محک بزنیم، کُد یکبار مصرف تایید ثبتنام را برایشان پیامک کردیم. این کُد یکبار مصرف که (OTP) – کوتاه شده عبارت (One-Time Password) – نامیده میشود در بسیاری از وبسایتها و اپلیکیشنها مانند تلگرام مورد استفاده قرار میگیرد و مخاطب با آنها آشنایی دارد.
برای تکمیل کردن فرآیند ثبتنام تنها کافی بود کاربر کُد چهار یا پنج رقمی موجود در پیامک ارسال شده از طرف ما را در سایت وارد میکرد. به این ترتیب، فرم ثبتنام ما به یک شماره تلفن، نام و نامخانوادگی خلاصه شد و پر کردن دیگر اطلاعات مانند ایمیل و … به یک کار اختیاری آن هم پس از ثبتنام تبدیل گشت.
خوشبختانه این کار نتیجه خوبی داشت. کاربران زیادی در سایت ثبتنام کرده و حتی پروفایل خودشان را کامل میکردند. آمار حسابهای تایید شده هم رشد خیلی خوبی را نشان میداد. ارسال کُد از طریق پیامک، دریافت آن توسط کاربران و تایید کردن حساب به یک فرآیند جاری و بدون مشکل تبدیل شده بود.
بازاریابی پیامکی و راههای نرفته
حالا ما مانده بودیم با یک دوجین شماره تایید شده از کاربرانمان. انصاف نبود که این لیدهای گرانبها را در گوشهای رها کنیم تا خاک بخورند. بنابراین وارد فاز دوم استفاده از شمارهها شدیم. تصمیم گرفتیم که از شمارهها برای یک اساماس مارکتینگ درست و حسابی نهایت استفاده را ببریم.
[color-box color=”#d6efeb” text-color=”#14234d” ]در واقع، ارسال کدهای تخفیف و تبلیغات محصولها تنها هدفی نبود که به دنبال آن بودیم. ما میخواستیم که با مخاطب هدف خود ارتباط بیشتری برقرار کنیم. به همین دلیل، از پیامکها به عنوانی یک پل ارتباطی برای این کار کمک گرفتیم و پیامهای هدفمندتری برایشان فرستادیم. [/color-box]
از طرفی، به کاربران خود اطمینان خاطر داده بودیم که قرار نیست هر بار برایشان پیامکهای تبلیغاتی ارسال شود. با وجود آنکه راهی برای فهمیدن آمار باز شدن پیامکها نداشتیم اما میتوانستیم از روی کلیک کاربران روی لینکهای موجود در پیامکها و حضورشان در سایت، میزان موفقیت خود در بازاریابی پیامکی را مشخص کنیم. در کنار این موارد، نرخ بازگشت سرمایهای که از طریق (SMS Marketing) جریان داشت آن را به یکی از بهترین روشهای مارکتینگ برای وبسایت ما تبدیل کرده بود.
[posts-cta title=” اس ام اس مارکتینگ، واقعا جواب میدهد!” btn-text=”ورود به دوره اس ام اس مارکتینگ” btn-link=”https://digitaling.org/product/sms-marketing/” target=”_blank”]ما به تجربه یاد گرفتیم که اس ام اس مارکتینگ، بیشتر از چیزی که فکرش را میکنیم توانایی اثرگذاری روی مخاطب و افزایش نرخ بازگشت سرمایه را دارد.
به همین دلیل، تجربههای خودمان را در قالب یک دوره ویدیویی پروژهمحور آماده کردیم تا شما هم بتوانید از پتانسیل این روش، نهایت استفاده را ببرید. برای شرکت در این دوره پر از مثال، نکته، تجربه و تمرین از لینک زیر کمک بگیرید.
[/posts-cta]درسی که از تجربه خودم آموختم…
این تجربه به من ثابت کرد که برای مخاطبان ما بهترین حالت ممکن برای فرم ثبتنام، استفاده کردن از شماره تماس است. چون گذشته از سادگی آن، امکان بازاریابی پیامکی هدفمندی را که بر پایه شماره تماسهای معتبری از مخاطبان هدف ما است ایجاد میکند.
ناگفته نماند که تمام ماجرا تنها در صورتی اجرایی میشود که مخاطب ما دلیل خوبی برای ثبتنام در سایت داشته باشد. وگرنه راهی برای دستیابی به اطلاعات کاربران وجود ندارد. اعتماد مخاطب به ما، مسیری است که خودمان باید آن را آباد کنیم.
خلاصهای از آنچه با هم گفتیم:
- پیچیده کردن مسیر ثبتنام کاربر در وبسایت، کمکی به افزایش تعداد ثبتنامیها نمیکند. باید تمام تلاش خود را برای سادهسازی این مسیر به کار بگیرید.
- درخواست اطلاعات غیرضروری به هنگام ثبتنام، کاربر را به شک میاندازد. لطفا فرم ثبتنام در سایت را با فرم استخدام اشتباه نگیرید.
- تنها راه برای بهینه کردن فرمهای ثبتنامی این است که دادههای حاصل از فعالیت کاربران را تحلیل کنید. تحلیل درست این دادهها مسیر ارتباطی میان شما و کاربرتان را هموارتر میکند.
- کاربران پیامک را به ایمیل ترجیح میدهند. از این گرایش برای سادهتر کردن فرمهای ثبتنامی خود استفاده کنید.
- بازاریابی پیامکی و اساماسهایی که به کاربران هدف خود میفرستید، کوپنهایی هستند که نباید بیهوده خرجشان کنید.
نظر شما چیست؟
به نظر شما فرمهای ثبتنام در وبسایتها چه مشکل دیگری دارند؟ آیا راهی برای حل این مشکل به ذهنتان میرسد؟