تلاش گوگل برای افزایش دقت و بهبود در نمایش نتیجه‌ جستجوها او را به سمت ایجاد و بهینه سازی الگوریتم‌های گوناگون هدایت کرد. الگوریتم‌ مرغ مگس ‌خوار گوگل مثل یک مترجم، معنای پنهان در پشت واژه‌های سرچ شده از طرف کاربران را هدف قرار داد و به موتور جستجوی خود آموخت که چگونه بهترین پاسخ را به کاربران نمایش دهد. در این قسمت از «دیجیتالینگ» به سراغ «الگوریتم مرغ مگس خوار» (Google Hummingbird) می‌رویم و با این پرنده زیرک و سریع گوگل بیشتر آشنا می‌شویم. با همراه باشید. 

وقت خواندن تمام مقاله را ندارید؟ می‌توانید از این قسمت به نسخه صوتی آن گوش دهید.

 

قرار است چه چیزهایی را با هم یاد بگیریم؟

  • با الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل و سازوکار آن آشنا می‌شویم.
  • علت انتخاب نام «مرغ مگس خوار» برای این الگوریتم را جویا می‌شویم. 
  • به دنبال روشی برای سازگاری بیشتر سایت با «Google Hummingbird» می‌گردیم. 

 

الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل چیست و چه کاری را انجام می‌دهد؟

قبل از آنکه مرغ مگس خوار گوگل، پروازش را برفراز محتواهای سطح وب آغاز کند، بسیاری از وب‌سایت‌ها با استفاده از روش «کیوورد استافینگ» راه خود را به صفحه اول گوگل باز کرده بودند. به این ترتیب که به جای انتخاب چند کلیدواژه و ساخت یک محتوای معنی‌دار و کاربردی، تنها یک کلیدواژه را در نظر می‌گرفتند و تا می‌توانستند آن را در متن خود تکرار می‌کردند. این کار چند ایراد اساسی داشت:

  • محتوای تولید شده کاربرد چندانی نداشت
  • مخاطب از آن محتوا استقبال نمی‌کرد و خیلی سریع صفحه سایت را می‌بست

نارضایتی کاربران باعث شد تا گوگل آستین‌هایش را بالا بزند و برای این مشکل راه‌ چاره‌ای بیابد. راه‌حل او مرغ مگس خوار بود. الگوریتم مرغ مگس خوار، توانایی درک مفهوم‌های نوشته شده توسط کاربران را دارد. این توانایی به گوگل کمک می‌کند تا مرتبط‌ترین نتیجه را به کاربرانش نمایش دهد. بیایید برای روشن‌تر شدن ماجرا یک مثال را با هم دنبال کنیم. اگر اکنون مرورگر خود را باز کرده و واژه «ماشین» را جستجو کنید، به احتمال زیاد محتواهایی که در آنها ماشین یا اتومبیل وجود دارند را مشاهده خواهید کرد. 

اما اگر یک «ها» به واژه ماشین اضافه کنید، در آن صورت نتایج گوگل کاملا متفاوت خواهند بود. شاید انتظار داشته باشید که گوگل تصویر یا محتواهایی راجع به چند اتومبیل را به شما نمایش دهد اما به واسطه وجود الگوریتم مرغ مگس خوار و درکی که از خواسته کاربر به دست آورده است محتواهایی در مورد انیمیشن «ماشین‌ها» را برایتان به نمایش درمی‌آورد. 

این مثال در مورد واژه «مُسَکن» و «مسکن» هم صدق می‌کند. وقتی واژه «مسکن» را به تنهایی سرچ می‌کنید، نتایجی مانند مسکن مهر یا خانه به شما نمایش داده می‌شود. اما اگر کنار واژه مسکن، واژه «درد» را بنویسید، این بار گوگل برایتان نتایجی از داروهای تسکین دهنده درد را به نمایش در می‌آورد.  

یکی دیگر از کارهایی که الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل انجام می‌دهد، نمایش ساده‌ترین پاسخ ممکن به کاربران است. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. تصور کنید پرسشی در ذهن شما است که پاسخ آن فقط یک واژه یا عدد را شامل می‌شود. 

مثلا شاید بخواهید بدانید که فاصله زمین تا خورشید چقدر است؟ برای این کار به سراغ گوگل می‌روید و چنین عبارتی را جستجو می‌کنید: «فاصله زمین تا خورشید» وقتی نتایج گوگل برایتان به نمایش درمی‌آیند، در جایگاه نخست، باکسی را می‌بینید که پاسخ شما را در آن نوشته است. در مورد مثال ما می‌نویسد: «million km 147.84»

 

چرا گوگل نام مرغ مگس خوار را برای این الگوریتم انتخاب کرده است؟

هر کدام از الگوریتم‌های گوگل نام مشخصی دارند. مثلا الگوریتم پاندا، کبوتر، پنگوئن و غیره. انتخاب این نام‌ها به دلیل وجود شباهتی است که بین این حیوانات و اهداف الگوریتم‌هایش وجود دارند. شاید یکی از دلایل انتخاب مرغ مگس خوار سرعت و دقت بسیار بالای این پرنده بوده است. 

 

چگونه می‌توانیم از الگوریتم مرغ مگس خوار برای بهبود رتبه خود در گوگل استفاده کنیم؟

مرغ مگس خوار گوگل

برخلاف کار پیچیده‌ای که این الگوریتم انجام می‌دهد، همراه شدن با آن بسیار ساده است. یکی از کارهایی که می‌تواند خیلی راحت میانه شما و الگوریتم مرغ مگس خوار را آشتی دهد، استفاده از کلیدواژه‌های هم خانواده است. 

وقتی تصمیم می‌گیرید درباره یک موضوع مثلا بیوگرافی یک بازیکن فوتبال مقاله بنویسید، باید به دنبال کلیدواژه‌های هم خانواده‌ای که درباره او هستند نیز تحقیق کرده و آنها را در مقاله خود بیاورید. مثلا ممکن است کاربران درباره همسر آن بازیکن، دوران کودکی‌اش یا مواردی از این دست، کلیدواژه‌هایی را جستجو کنند.

 حتی اگر مقاله‌ای که می‌خواهید راجع به این بازیکن بنویسید، ترجمه‌ای از یک مقاله خارجی باشد پوشش دادن این کلیدواژه‌ها از سوی شما باعث می‌شود محتوایی درجه یک و کامل ایجاد کنید که به این راحتی‌ها کسی نتواند جایگاهش را تصاحب کند. از طرفی، این موضوع باعث می‌شود که کاربر شما در وب‌سایتتان بماند و شما را به مقصد سایت دیگری ترک نکند. 

 

برای کاربر بنویسید تا باقی بمانید

یادتان باشد، هر روز که می‌گذرد گوگل بیشتر به دنبال کشف مفهوم واقعی خواسته‌های کاربران می‌گردد. به همین دلیل شما نیز باید به هنگام تولید محتوا، کاربر را اصل قرار دهید و محتوای خود را برای او و نه ربات‌های گوگل، تولید کنید. این موضوع برای کاربران هم جالب است.

 چون مانند یک تعامل دوطرفه، کاربران و گوگل از رفتار یکدیگر روش جستجو و نمایش پاسخ را می‌آموزند. مثلا کاربران یاد می‌گیرند که برای رسیدن به بهترین پاسخ باید چگونه در گوگل سرچ کنند. 

 

نظر شما چیست؟

فکر می‌کنید چند درصد از محتواهایی که در وب‌سایت خود منتشر کرده‌اید برای کاربران و نه گوگل بوده‌اند؟

به نظر شما به جز استفاده از کلید واژه‌های هم‌خانواده چه راه دیگری برای دوستی با مرغ مگس خوار گوگل وجود دارد؟

 

آشنایی با الگوریتم‌های گوگل
ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
keyboard_arrow_up
طراحی و توسعه توسط